چرم های مربع شکل

چرم های مربع شکل

چرم های مربع شکل

از نظر سازندگان کفش همواره استفاده از چرم طبیعی با مواد  مصنوعی تفاوت های بسیار زیادی داشته است. چرم از پوست حیوانات ساخته و محصول جانبی صنعت گوشت محسوب می شود، ضمن آنکه چرم یک منبع تجدید پذیر در طبیعت نیز محسوب می شود.

اگر پوست ها تبدیل به چرم نشوند، باید دفن شوند و موارد استفاده از آنها بسیار محدود است.

از سوی دیگر مواد مصنوعی بر پایه نفت بوده و محصول صنایع شیمیایی و ساخته دست بشر هستند. این صنایع از سوخت های فسیلی استفاده می کنند که قطعا جزو منابع تجدیدپذیر نیستند. همچنین بر خلاف ادعای تولید کنندگان چرم مصنوعی مبنی بر آنکه این محصولات مشابه چرم طبیعی است، باید اذعان کرد این محصولات کاملا با چرم متفاوت هستند.

از سوی دیگر علاقه مندان محیط زیست با مساله ای غامض روبه رو هستند، آیا باید کفش های ساخته شده از چرم را بخرند که در عین حال که یک ماده طبیعی است اما لازمه آن کشتار حیوانات است و کنار آمدن با این مساله برای این افراد کار آسانی نیست یا باید از کفش های ساخته شده از مواد پلاستیکی مصنوعی استفاده کنند که منابع آنها مواد خام و منابع انرژی ارزشمند غیر تجدیدپذیر است.

برای حل این مشکل باید به فکر منبع جدیدی بود که در عین آنکه مشابه چرم است اما منشأ أن نه مزرعه بلکه آزمایشگاه است.

چرم طبیعی

به ساده ترین حالت می توان گفت پوست حیوانات از زنجیره کلاژن، آب، کراتین و انواع پروتئین ساخته شده است. مقاومت پوست ناشی از ساختار الیاف کلاژنی است که توسط مولکول های آزاد آب روی هم می لغزند تا انعطاف پذیری لازم برای حرکت آزادانه حیوان فراهم شود.

علاوه بر آن پیوندهای آب بخشی از ساختار پروتئینی را تشکیل می دهند. اگر این پیوندها با خشک کردن زیاد پوست از بین بروند، به دلیل ایجاد پیوندهای عرضی زنجیره کلاژنی، پوست شروع به سخت شدن می کند.

دباغی شامل جایگزین کردن این پیوندهای آبی با عوامل دباغی برای ایجاد انعطاف پذیری لازم و حفظ کیفیت های فیزیکی و در عین حال محافظت پوست است. در طی دباغی مواد ناخواسته حذف شده و با موادی جایگزین می شود که از ایجاد پیوند بین رنجیره کلاژن جلوگیری کند و ساختار چرم نرم و انعطاف پذیر باقی بماند.

تولید زیستی

شرکت Modern Meadow که در سال ۲۰۱۱ کار خود را شروع کرده است، در ماه اکتبر ماده ای را به عنوان «مواد چرمی با تولید زیستی» که Zoa نامیده می شود، عرضه کرده  است که یک ماده انقلابی جایگزین چرم طبیعی محسوب می شود.

آنها مدعی هستند مدل اولیه مواد با سرمایه بیش از ۵۰ میلیون دلار با موفقیت ساخته شده و امکان ایجاد یک آزمایشگاه جدید و بزرگتر با افزایش ۶۰ کارمند برای تولید فراهم شده است.

دستکاری DNA هسته مرکزی فرآیندی است که Modern Meadow برای تولید Zoa انجام داده است.

DNA مولکولی است که با ساختار خود عملکرد یک ارگانیزم را کنترل می کند (همان گونه که کدهای نرم افزاری تعیین می کند که یک برنامه کامپیوتری چگونه کار کند).

شرکت Modern Meadow یک زوج DNA را می برد و با یک زوج جدید DNA جایگزین می کند. توالی داده ها، اطلاعات در دسترس برای ساخت یک ارگانیزم را تعیین می کند (مشابه روشی که در آن حروف الفبا با نظم خاصی کنار هم قرار می گیرند تا کلمه و جمله به وجود آید).

این DNA می تواند اصلاح شود و کلاژنهای مورد نظر را به مقدار مورد نیاز تولید کند. اما DNA اولیه از کجا می آید؟

تا دو سال پیش Modern Meadow از بافت های مهندسی شده برای تولید کلاژن در مقیاس آزمایشگاهی استفاده می کرد ولی امروزه از یک فرآیند تولید زیستی اختصاصی استفاده می کند که قادر است کلاژن های غیر حیوانی نو ترکیب تولید کند که ادعا می شود می تواند رقیب کلاژن های موجود در بازار باشد.

در این تکنولوژی از آخرین نسخه ابزارهای ویرایش DNA برای مهندسی کلاژن های تخصصی استفاده میشود تا سلول های مخمری ایجاد شود. این سلول ها برای تولید کلاژن های مورد نظر و به مقدار مورد نیاز بهینه می شوند.

DNA جدید درون سلول ها گذاشته و تکثیر می شود. سلول پایه و اساس ساخت بلوکهای موجودات زنده هستند و این سلول ها با مواد مغذی تغذیه می شوند و این مواد مغذی تبدیل به انرژی می شود و به سرعت سلول ها تکثیر شده و از دهها سلول به بیلیونها سلول تبدیل می شود.

این سلولها کلاژن و سایر پروتئین های ضروری برای تولید چرم را به وجود می آورند. گروههای کلاژن با یکدیگر مولکول کلاژن مارپیچی سه گانه تشکیل می دهند. سپس ساختار مارپیچی سه گانه کلاژن شبکه ای از الیاف نانو به وجود می آورند که با یکدیگر پیوسته و دسته های الیاف را تشکیل می دهند و در نهایت دسته های الیاف با یکدیگر ساختار ماده اصلی را خلق می کنند.

روی این ساختارهای پروتئینی فرآیندهای دیگری صورت می گیرد تا محصول نهایی که به ساده ترین شکل دباغی و تکمیل شده است، به وجود آید. از آنجا که این ماده از حیوانی گرفته نشده است، بنابراین نیازی به عملیات آهک دهی به منظور حذف مو، لشزنی برای جدا کردن بافتهای ناخواسته، آهک زدایی، چربی گیری و تهیه اشبالت وجود ندارد، چرا که این مواد یکنواخت و کاملا مسطح هستند.

پیشرفت های عملی

در این مقاله به طور ساده یک فرآیند پیچیده بررسی شده است.  با توجه به پیشرفت های عملی مشهود در این زمینه به نظر می رسد جزئیات زیادی وجود دارد که شرکت ترجیح میدهد آنها را علنی نکند. این مواد به صورت صفحات کاملا یکنواخت با سایزهای منظم تولید می شوند که قابل رقابت با چرم طبیعی هستند چرا که چرم از یک پوست به پوست دیگر متفاوت است.

مزیت دیگر این مواد آن است که روی آنها اثر کارد، سیم خاردار و علائم رشد وجود ندارد، بنابراین می توانند مانند سایر مواد پلاستیکی مصنوعی به راحتی برش زده شده و دور ریز کمتری داشته باشند. بنا به گفته رئیس بخش عملیاتی شرکت آقای Dave Williamson فرآیند به گونه ای طراحی شده است که افزایش تولید با امکانات صنعتی موجود آسان باشد.

البته این کار نیاز به سرمایه گذاری مناسب دارد. بنا به گفته وی تولید کلاژن در مقیاس بزرگ و انتقال آن به کارخانه های محلی و چرم سازی ها برای فرآیند نهایی و تکمیل امکان پذیر است. یک ویژگی خاص این مواد آن است که بخشهای مختلف یک صفحه می تواند خواص متفاوتی داشته باشد، به عنوان مثال ظاهر و زیر دست به صورت کنترل شده از یک بخش به بخش دیگر تغییر کند.

به صورت تئوری با این روش تولید مواد برای طرح های خاص امکان پذیر است . Dave Wiliamson بیان می کند که از نظر هزینه، مواد جدید قابل رقابت با چرم طبیعی است. وی اضافه می کند که شرکت Modern Meadow در واقع به دنبال جایگزینی کامل برای چرم طبیعی نیست، اما در پی تولید مواد جدیدی است که جایگاه خاص خود را در بازار داشته باشد.

کفش ساخته شده از چنین موادی می تواند مورد علاقه وگان ها، گیاه خوران و آنهایی که مخالف کشتار حیوانات هستند، باشد. همچنین می تواند از سوی تولیدکنندگان کفش با آرزوی طنازانه که «ای کاش می توانستیم گاوهای مربع شکل داشته باشیم» مورد توجه قرار گیرد.

هدف صنایع چرم دلیر جلب رضایت تمام اقشار جامعه از جمله وگان ها می باشد و سعی در بروز رسانی مواد و محصولات هر چه بیشتر خود دارد.

نویسنده: مریم سمسارها
معاون پژوهشکده شیمی و پتروشیمی پژوهشگاه استاندارد

عوامل موثر بر  خرید برندهای لوکس چرم طبیعی

عوامل موثر بر خرید برندهای لوکس چرم طبیعی

 خرید برندهای لوکس چرم طبیعی

کسب و کارهایی که امروزه در حال فعالیت هستند، به خوبی آگاهاند که به منظور موفقیت در بازار، ضروری است که رفتار مصرف کنندگان محصولات چرم و خدمات خود را مورد بررسی قرار دهند، زیرا امروزه گستردگی و تنوع کالاها و خدمات سبب گردیده تا مصرف کنندگان با گزینه های مختلفی از محصولات و خدمات متنوع روبه رو شده و فرآیند تصمیم گیری خرید به امری پیچیده مبدل شود.

در نتیجه کسب و کارها در بازاری که به شدت رقابتی است، در تلاش اند که با استفاده از روش ها و ابزارهای مختلف مدیریت بازاریابی، مشتریان را به سمت محصولات و خدمات خود جلب نمایند. شناسایی عوامل مؤثر بر رفتار مصرف کنندگان در تمامی صنایع اهمیت فراوانی دارند اما در بعضی حوزه ها نظیر برندهای لوکس نمود بیشتری می یابد، زیرا عوامل اثرگذار بر خرید مصرف کنندگان لوکس پیچیده تر از کالاهای عادی و روزانه بوده و ریشه در عوامل روانشناختی و اجتماعی فرد دارد و مصرف کنندگان به دنبال دستیابی به ارزش هایی فراتر از برندهای معمول هستند.

امروزه افزایش تقاضا و در نتیجه افزایش تعداد مشتریان در حوزه برندهای لوکس، موجب گردیده است تا بازار لوکس به یک بازار رقابتی تبدیل گردد. از این رو جهت دستیابی به سهم بیشتر در این بازار رقابتی کسب و کارها را بیش از پیش نیازمند به درک رفتار مصرف کننده نموده. بر اساس پیش بینی ها، در بازار برندهای لوکس در جهان تا سال ۲۰۳۰، به صورت تقریبی ۵۰۰ میلیون مصرف کننده، معادل رشدی ۶۰۰ درصدی نسبت به سطح سال ۲۰۱۳، وجود خواهد داشت.

 خرید برندهای لوکس چرم طبیعی

خرید برندهای لوکس چرم طبیعی

افزایش تقاضا در این صنعت، نتیجه مستقیم شهری سازی های گسترده، توسعه اقتصادی، تغییر سبک زندگی افراد، تبادل آزاد اطلاعات میان مردم در سفرهای بین المللی و افزایش استفاده از اینترنت و شبکه های اجتماعی بوده است. تجهیزات اداری

همچنین، در بسیاری از جوامع، با توجه به کاهش اختلاف طبقاتی و جهانی سازی حتی کسانی که هم در طبقه پردرآمد جامعه قرار ندارند، در مصرف کالاهای لوکس شرکت دارند و همین امر منجر به افزایش تقاضای برندهای لوکس در جهان گردیده است.

در ایران نیز عوامل متعددی منجر به افزایش گرایش افراد به مصرف برندهای لوکس گردیده است. شکاف درآمدی موجب می گردد طبقه ای از مردم جامعه با سطح درآمدی بیشتر، گرایش بیشتری به سمت برندهای لوکس پیدا کنند. همچنین دسترسی روزافزون ایرانیان به اینترنت، شبکه های ماهواره ای و افزایش سفرهای خارج از کشور در دهه های اخیر، موجب افزایش آگاهی افراد از محصولات و برندهای روز دنیا گردیده است.

افزایش سطح تحصیلات در نسل جوان نیز تقاضا برای محصولات مطابق مد را در میان جوانان گسترش می دهد. اشتغال زنان و ایفای نقش بیشتر آنها در جامعه و افزایش قدرت تصمیم گیری در زمینه های مختلف از جمله خرید محصولات نیز از دیگر عوامل اثرگذار بر افزایش قصد خرید برندهای لوکس در ایران گردیده است.

برندسازی لوکس در ایران به طور چشم گیری در حال افزایش است. در ایران در حوزه های مختلفی اعم از صنعت ساختمان سازی، خدمات ورزشی و رفاهی، رستوران و غیره، خدمات و کالاهای لوکس ارائه می شوند.

 

صنعت چرم در ایران یکی از صنایعی است که به دلیل ماهیت کمیاب بودن مواد اولیه و همچنین گران بودن هزینه تولید در حوزه برندهای لوکس قرار می گیرد. امروزه افزایش تقاضا برای برندهای لوکس هم زمان با افزایش رقابت مهم ترین چالش در مسیر موفقیت شرکت های فعال در بازار لوکس قرار دارد که دستیابی به سهم بازار بیشتر و جلب مشتریان وفادار را با مشکل روبه رو ساخته و انجام پژوهش در این حوزه را ضروری می سازد.

این چالش در مورد برند های چرم نیز که در زمینه ی ارائه محصولات چرمی لوکس نظیر کیف، کفش، کت و سایر محصولات چرمی فعالیت دارد، با حضور برندهای مختلف چرم ایرانی و خارجی وجود دارد.

افزایش رقابت میان برندهای خارجی و ایرانی موجود در بازار، سبب گردیده است تا مصرف کنندگان هنگام مقایسه قیمت محصولات برند چرم ایرانی تمایل بیشتری نسبت به خرید سایر برندهای خارجی با کیفیت های مشابه داشته باشند که این امر،کاهش تعداد مصرف کنندگان برند چرم ایرانی و در نتیجه کاهش سهم بازار آن را سبب گردیده است.

با توجه به اینکه به نظر می رسد قیمت محصولات برند چرم ایرانی بالاست اما در عین حال قیمت تمام شده بالایی نیز داشته و همچنین به دلیل جایگاه ذهنی برند چرم ایرانی به عنوان برند لوکس، امکان کاهش قیمت وجود نداشته، زیرا با استراتژی های برند لوکس مطابقت ندارد.

بر اساس تحقیقات پیشین، با توجه به اهمیت عوامل روان شناختی و کسب مزایای اجتماعی در مورد برندهای لوکس که موجب می گردد، افراد در ازای کسب ارزش ها و مزایای اجتماعی حاضر به پرداخت مبلغ بیشتر گردند، لذا بررسی عوامل اجتماعی و فردی بر قصد خرید برندهای لوکس اهمیت فراوان می یابد و لازم است از طریق بررسی و تقویت سایر عوامل و ارائه ارزش بیشتر در ازای پرداخت قیمت، مشتریان را به خرید برندهای لوکس داخلی از جمله برند چرم ایرانی ترغیب نمود.

بدین منظور از میان مدل های مختلف، در این پژوهش مدل ترکیبی نظریه رفتار برنامه ریزی شده و نظریه رفتاری ای به دلیل توجه هم زمان به عوامل اجتماعی و فردی با لحاظ کردن ریشه های جمع گرایی در ایران و همچنین با در نظر گرفتن میزان توانایی و دسترسی افراد به منابع در نظر گرفته شده است.

کاربرد مدل ترکیبی مذکور در زمینه برندهای لوکس به عنوان نوآوری پژوهش تلقی می گردد. نتایج پژوهش با هدف بررسی و بهبود عوامل مؤثر بر قصد خرید برندهای لوکس، کاربردی بوده و می تواند در راستای حمایت از تولید داخلی، مصرف کنندگان را به خرید برند چرم ایرانی به عنوان برندهای لوکس ایرانی ترغیب نموده و موجبات موفقیت برند چرم ایرانی در بازار جهانی را نسبت به برندهای رقیب فراهم سازد.

چرم ایرانی در بازار جهانی

چرم ایرانی در بازار جهانی

۲- مبانی نظری و پیشینه پژوهش

برند لوکس به عنوان برندی معرفی می شود که کالاهایی با بالاترین کیفیت، بالاترین قیمت و اغلب دست ساز را ارائه می نماید. برندهای لوکس بر خلاف کالاهای ضروری و عادی، دارای مزایا و ارزش های ناملموس برای مصرف کننده بوده و در ارتباط با ویژگی هایی در راستای لذت بردن، احساسات و نیازهای اجتماعی مصرف کنندگان.

بر اساس چارچوب شاخص برند لوکس، پنج بعد برای برندهای لوکس تعریف می گردد، بدین صورت که برندهای لوکس، کیفیت درک شده و عملکرد برتر را ارائه می کنند، دارای یکتایی و منحصر به فردی درک شده هستند، نشان دهنده موقعیت و شهرت درک شده بوده و همچنین با هویت فرد معنا می یابد و مزایای احساسی، لذت گرایی درک شده و ویژگیهای ذات خوشایند را ارائه می کنند.

افراد با خرید برندهای لوکس تنها به دنبال خرید یک محصول نیستند، بلکه ارزش های فردی و اجتماعی فراوانی کسب می کنند. به عنوان مثال در پژوهشی توسط حقیقی نسب و همکاران در سال ۱۳۹۳ در حوزه برندهای لوکس در صنعت ساختمان در ایران با هدف بررسی تأثیر ابعاد ارزشی برند لوکس بر رفتار مصرف کنندگان نشان داده شده است که مصرف۔ کنندگان لوکس در ازای کسب ارزش های لوکس، مایل به پرداخت قیمت بیشتری برای خرید محصولات و خدمات لوکس نسبت به محصولات ضروری و عادی هستند؛ بنابراین، شناخت عوامل مؤثر بر رفتار مصرف کنندگان در راستای افزایش خرید، به خصوص در حوزه برندهای لوکس اهمیت بسزایی دارد.

بر اساس تحقیقات پیشین، در تحقیقات پیشین، مدل سازی رفتار مصرف کننده با هدف پیش بینی رفتار یکی از چالش های اصلی محققان در این حوزه بوده است. نظریه های متعددی در مورد رفتار مصرف کننده طی سالهای متمادی مطرح شده اند. برخی از این نظریه ها برگرفته از حوزه های مختلفی اعم از علوم اجتماعی، روان شناسی، جامعه شناسی و علم اقتصاد هستند.

یکی از پرکاربردترین مدل های این حوزه در گروه مدل های نیت رفتاری تقسیم بندی می شوند که از نظریه یادگیری رفتار و پردازش اطلاعات حاصل می شوند و با این پیش فرض شکل می گیرند که رفتار نسبت به هدفی خاص با قصد انجام آن رفتار برآورد می شود.

قصد و نیت نشان دهنده برنامه آگاهانه فرد برای اعمال تلاش در جهت انجام رفتار است؛ بنابراین، این مدل ها بر رفتارهایی تمرکز می کنند که ارادی هستند. عوامل مؤثر بر رفتار مصرف کنندگان نیز انواع مختلفی داشته در این پژوهش به منظور بررسی و شناخت عوامل مؤثر بر قصد خرید مصرف کنندگان برندهای لوکس از مدل تعمیم یافته رفتار برنامه ریزی شده به منظور در نظر گرفتن هم زمان عوامل اجتماعی و کنترل بر منابع استفاده شده بود.

تکنولوژی تولید محصول چرم طبیعی

تکنولوژی تولید محصول چرم طبیعی

تکنولوژی: موارد مورد نیاز برای آغاز تولید محصول چرم

  1. قالب یا مانکن
  2. ایده و طرح یا مدل
  3. مواد خام مانند چرم طبیعی، انواع چسبها، انواع نخ ها، لایی ها، آسترها، یراق آلات و ….
  4. انواع ابزارهای تولید مانند ابزارهای برش و دوخت و حالت دهی و …
1- قالب یا مانکن

قالب شکل سه بعدی از جسم یا بخشی از بدن است که میخواهیم با محصول چرم خود آن را بپوشانیم.
قالب را می توان بصورت یک شیئ فیزیکی و یا یک تصویر سه بعدی داشت.
قالب تعیین کننده اندازه های مختلف الگو است.
وجود قالب فیزیکی در تولید برخی از محصول چرم طبیعی همچون کفش و انواعی از پوشاک الزامی است.
از قالب فیزیکی علاوه بر تعیین اندازه های مختلف برای فرم دهی به قطعات بریده شده چرمی نیز استفاده می گردد.
کیفیت قالب در میزان راحتی و رضایت مصرف کننده بسیار موثر است.
حتی در تولید انواع کیف ها و پوشش های اکسسوری ها نیاز به قالب داریم. در این موارد اکسسوری مورد پوشش یا ابعاد اسکناس یا دسته چک به عنوان قالب مطرح هستند.
در ساخت کفش قالب دارای اهمیت فوق العاده است.
اندازه های مختلف مورد استفاده در الگو از مانکن استخراج میگردد.
در ساخت کفش و پوشاک برای هر سایز استاندارد قالب مخصوص لازم است.
طراحی استاندارد قالب ها نیازمند دانش کافی از آناتومی بدن و تسلط بر ارگونومی در طراحی است.
تحقیقات نشان داده است که سایز پا و سایر اندام ها در قاره ها و کشورهای مختلف متفاوت است. به همین دلیل انواع سایز بندیها در دنیا وجود دارد.
با انجام تحقیقات میتوان سایزهای استاندارد مناسب برای یک جامعه را استخراج و مبنای طراحی قالب قرار داد. با این کار راحتی محصول تولیدی افزایش قابل توجهی می یابد. به عنوان مثال در یک تحقیق در کشور هند مشخص شده است که شکل پا در این کشور متفاوت از قالب استاندارد کفش در اروپاست. تفاوت در ارتفاع قوزک، میزان قوس پا و پهنی یا گستردگی سینه پا بوده است.

ایده یا طرح(Basic Design)

واژه Design در زبان انگلیسی به صورت فعل و اسم معنا دارد و به نوعی فرآیند و محصول چرم آن گفته می شود که منجر به ایجاد زیبایی و در نتیجه تحسین انسانی میگردد.
انسان موجودی است که به محیط اطراف خویش نگریسته و زیبایی های آن را دیده و تحسین میکند. توانایی درک و تحسین زیبایی از مواردی که انسان را از سایر حیوانات متفاوت میسازد.
زیبایی به دو نوع زیبایی های طبیعی(آسمان آبی، دریا، درختان،…) و زیبایی های ناشی از هنر قابل تقسیم است.
هنر به دو نوع هنر کاربردی و زیبا قابل تقسیم است. آنچه که در طراحی محصول چرم طبیعی مدنظر است بیشتر از نوع هنرهای کاربردی است.

عناصر تشکیل دهنده طرح

عناصر اصلی تشکیل دهنده طرح عبارتند از: خط، شکل یا فرم، ارزش، رنگ و بافت
1. خط: از به هم پیوستن نقاط خط به وجود می آید. انواع خط عبارتند از مستقیم و منحنی

انواع خط های مستقیم عبارتند از :
عمودیتکنولوژی تولید محصول چرم طبیعی
افقی
پراکنده
شکسته
با لبه های ناصاف
قطری
انواع خطوط منحنی عبارتند از:
با انحنای ملایم
گردش کامل
گردش های ترکیبی
گردش بینهایت

عملکرد خطوط:

جداسازی و مشخص کردن فضاها و مساحت ها
انتقال معنا یا اعمیت عاطفی یا روانی
1- کنترل حرکت چشم: خطوط مستقیم مفاهیمی همچون استحکام و مردانگی و جهت داشتن و سادگی را متقل میگنند و خطوط منحنی مفاهیمی همچون نرمی و آزادی و زنانگی و تنوع را. هر یک از انواع خطوط مستقیم و منحنی نیز خود مفاهیم خاص خود را انتقال میدهند. به عنوان مثال خطوط قطری مفهوم حرکت و عمل و خطوط پراکنده مفهوم تضاد و درگیری را انتقال میدهند.

2. شکل یا فرم: با اتصال خطوط مستقیم یا منحنی شکل ها یا فرم ها به دست می آیند.
از به هم پیوستن خطوط مستقیم مربع، مثلث و مستطیل و از به هم پیوستن خطوط منحنی دایره و بیضی ها ایجاد می شوند.
از ترکیب خطوط منحنی و مستقیم انواع شکل های سه بعدی همچون مکعب، مخروط، استوانه و هرم به دست می آید.

3. ارزش: به معنای میزان تیرگی و روشنایی است. میزان تیرگی و روشنایی در مقیاس خاکستری و در فام ها تعریف میشود.
با استفاده از ارزش میتوان مفاهیمی همچون جامد و یکنواخت بودن، فاصله و عمق و مود یا حالت را انتقال داد. انواع حالت های روانی و احساسی با استفاده از ارزش قابل انتقال هستند.

تکنولوژی تولید محصول چرم طبیعی

4. رنگ: احساسی است که در اثر تحریک اعصاب نوری در ما ایجاد میگردد.
رنگ دارای سه بعد اصلی است که اغلب بصورت فام، ارزش و شدت تعریف میگردند.
رنگ اشیا تاثیری روانی بر روی درک انسان میگدارد. برای مثال اجسام بزرگ دارای رنگ های سرد، کوچکتر دیده می شوند و استفاه از رنگ های گرم همچون قرمز باعث بزرگتر دیده شدن اشیا میگردد.
انواع مختلفی از هم نشینی و هارمونی رنگ ها تعریف شده و به کار برده میشود. به عنوان مثال استفاه از سایه های مختلف یه رنگ(همنشینی مونوکروماتیک) یا استفاده از رنگ های متضاد.
هر رنگ مفاهیم و احساساتی را به بیننده منتقل میکند. برای مثال رنگ قرمز نشان دهنده خشونت و خطر و یادآور خون و آتش و عصبانیت است و رنگ زرد انگیزه بخش و گرم وشادی بخش و یادآور تابش خورشید است.

5. بافت: کیفیت سطح یک شیئ بافت آن نامیده می شود.
بافت سطح منجر به ایجاد ظاهر متفاوت و در نتیجه ایجاد احساسات متفاوت در انسان میگردد. برای مثال بافت های منجر به ظاهر براق احساس یکنواخت بودن سطح و بافت های منجر به سطوج کدر احساس قدرتمندی سطح را ایجاد میکنند.

اصول طراحی

تعادل یا یالانس
نسبت
تکرار
ریتم
تاکید

1. تعادل یا بالانس:تکنولوژی تولید محصول چرم طبیعی

 

 

 

 

2. نسبت: همنشینی قسمت های مختلف طرح در کنار یکدیگرتکنولوژی تولید محصول چرم طبیعی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

3. ریتم: چگونگی تکرار اجزای تشکیل دهنده یک کل:تکنولوژی تولید محصولات چرم طبیعی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

4. تکرار مشاهده مجدد واحدهای سازنده ظرح در ابعاد و تکرارهای مختلف:تکنولوژی تولید محصولات چرم طبیعی

 

 

 

 

5. تاکید: ارزش گذاری بصری به گونه ای که در هنگام دیده شدن وزن روانی متفاوتی ایجاد شود.تکنولوژی تولید محصولات چرم طبیعی

 

 

 

 

انواع روش های طراحی در دنیا تعریف شده است که دسته بندی اصلی انواع طراحی در شکل روبرو دیده می شود:تکنولوژی تولید محصولات چرم طبیعی
تغییر روش طراحی در حقیقت تغییر روش مشاهده یا تغییر روش ترجمه مشاهدات است. به عنوان مثال روش طبیعی به دنبال تصویر یک به یک و کاملا همسانی از طبیعت یا شیئ اولیه است اما روش هندسی به دنبال ترجمه تصویر اولیه دریافتی با استفاده از اشکال هندسی است.

پرسپکتیو

پرسپکتیو چگونگی عمق دادن به یک طرح است. با استفاده از پرسپکتیو یک طراحی دو بعدی سه بعدی دیده میشود و یا میتوان یک شیئ سه بعدی را بر روی صفحه دو بعدی تصویر کرد. همچنی پرسپکتیو به تعیین چگونگی دیده شدن یک شیئ در هنگام نگریستن به آن از زوایای مختلف کمک می کند.
انواع مختلفی از پرسپکتیو در طراحی به کار میروند، از جمله پرسپکتیوها یک، دو و سه نقطه ای

نوشتار، دستخط، فونت

در طراحی های صنعتی، طراحی بدون نوشتار فاقد توانایی انتقال پیام مد نظر طراح خواهد بود و نیاز به نوشتن برند، عنوان و اطلاعات شیئ وجود دارد. ازین رو دستخط یا فونت و ابعاد و برجسته یا مسطح بودن نوشتار و …. بر کیفیت طراحی تاثیر بسزایی دارد.
نوشتار با توجه به میزان گستردگی حروف و میزان تاکید بر حروف و همچنین با توجه به دستخط یا فونت مورد استفاده طراحی و یا در یک طرح به کار برده می شود.

مشخصات یک طرح خوب در تولید محصول چرم طبیعی

1. میبایست متناسب با کاربرد مد نظر آن باشد
2. میبایست متناسب با موادی باشد که در ساخت آن شیئ به کار میرود
3. میبایست مناسب روش تولیدی باشد که در تولید آن شیئی به کار می رود.

لازمه دستیابی به این سه مشخصه این است که طراح از روش های تولید و مواد بکار رفته در تولید و نیازهای انسانی مطرح در شیئ شناخت کافی داشت باشد. به همین دلیل است که بهترین طراحی ها اغلب توسط تیم های طراحی که متشکل از مجموعه از افراد با تخصص در هر یک از زمینه های ذکر شده است و یا توسط افراد دارای تجربه در زمینه های مورد نیاز انجام میگیرد.

توصیه ها برای دستیابی به یک طرح خوب

برای یافتن ایده به طبیعت توجه کنید. اشیاد را ساده نگه دارید و اجازه دهید که کاربرد تغییرات مورد نیاز در ظاهر شیئی را هدایت کند.
در استفاده از تزیینات زیاده روی نکنید.
تا حد امکان اجازه دهید که مواد به کاررفته در تولید ظاهر طبیعی خود را نشان دهند و تزیینی طبیعی بر روی کار بوجود آورند. اجزا را با رنگ نپوشانید و از کاربرد تعداد زیادی مواد مختلف در یک شیئ پرهیز نمایید.

تبدیل طرح به الگو

در بسیاری از موارد طراحی تولید به صورت تصویر کردن یک شیئ سه بعدی انجام میگیرد. پس از انجام طراحی لازم است که تصویر سه بعدی به یک تصویر دو بعدی مسطح تبدیل شود تا امکان برش آن وجود داشته باشد.
به تبدیل طرح سه بعدی به تصویری دو بعدی طراحی الگو نیز گفته میشود.
امروزه فرآیند تبدیل طرح سه بعدی به الگوی دو بعدی بصورت یک سری محاسبات استاندارد در آمده و طراحی الگو یک علم محسوب میگردد که امکان یادگیری آن به سهولت ممکن است.

برش

پس از تهیه الگو تولید محصول چرم، الگو به قطعات مختلف تقسیم شده و هر قسمت بر روی ماده مورد نظر قرار گرفته و برش انجام میشود.
کیفیت مرحله برش تعیین کننده کیفیت تمامی مراحل بعدی است و اشتباهات ایجاد شده در این مرحله قابل اصلاح در مراحل بعدی نخواهد بود.
دقت در برش، داشتن خطوط یکنواخت و بدون زواید، در نظر گرفتن لبه های اضافه برای اتصالات و دوخت ها، حفظ تناسب میان قسمت های مختلف مورد برش از جمله مواردی هستند که در فرآیند برش می بایست مد نظر قرار گیرند.
ابزارهای مختلفی برای برش محصولات چرمی به کار برده میشوند که بسته به روش و مقیاس تولید و نوع کالای تولیدی ابزار مناسب انتخاب میگردد. برای مثال در تولید دستی و تعداد کم از قیچی ها و کاترها و در تولیدات صنعتی از انواع میزهای برش دارای مکش و تیغه اتوماتیک و دستگاه های برش لیزری استفاده میگردد.
ابزار برش چرم متفاوت از ابزارهای برش سایر منسوجات است که به ضخامت و استحکام بیشتر چرم مربوط است. بنابراین در انتخاب ابزار برش مناسب با توجه به نوع ماده مورد برش باید دقت نمود.

اتصال قطعات الگو محصول چرم

پس از برش قسمت های مختلف الگوی تولید یک محصول چرم میبایست این قطعات مختلف به یکدیگر متصل گردند. استفاده از چسبها، دوخت و انواع ولدینگ یا جوش برای اتصال قطعات مختلف مرسوم و کاربردی است.
در تولید محصول چرم اغلب فرآیند اتصال به این ترتیب انجام میگیرد که در ابتدا قطعات با استفاده از چسب به یکدیگر متصل میگردند تا جابجای نسبت به یکدیگر نداشته باشند. سپس دوخت و یا جوشکاری دو یا چند قطعه به یکدیگر انجام میشود.
برای مثال در تولید یک کیف پول ابتدا قطعات و لایه های مختلف با استفاده از چسب روی یکدیگر ثابت میشوند و سپس دوخت این اتصالات را محکم تر کرده و همچنین جنبه تزیینی نیز ایجاد میکند.

چسباننده ها

یک چسباننده ماده ای است که توانایی نگهداری دو ماده در کنار یکدیگر ابا استفاده باز اتصال دو سطح را دارد.
واژه چسباننده یک واژه کلی است و شامل بتون، چسب و خمیر ها میشود.
چسباننده ها کاربردهای بسیاری در صنعت دارند و از مواد کمکی مهم هستند.
اصلی ترین مزایای چسبانندده ها عبارتند از:
اتصال فیلم های نازک، الیاف و ذرات کوچک که توسط روشهای دیگر به خوبی به و یا اصلا انجام نمی شوند با استفاده از چسباننده ها به سرعت و سادگی انجام میگیرد.
در سطوحی که توسط چسباننده ها به هم متصل شده اند تنش ها در کل سطح گسترش می یابند(در اتصال با سایر روشها تمرکز تنش در نقطه اتصال وجود دارد)
استحکام نسبت به وزن مصرفی و پایداری ابعادی مواد غیر همگن با استفاده از چسباننده ها بهبود می یابد.
خطوط تشکیل شده از چسباننده ها ایجاد ایزولاسیون در برابر الکتریسیته و رطوبت و بخار آب و … می نماید
موادی که شباهتی با یکدیگر ندارند با استفاده از چسباننده ها به یکدیگر متصل شده و خواصی که ترکیب این لایه ها بروز میدهند بهتر از خواص هر یک از لایه در حالت کاربرد به صورت منفرد است.
اتصال با چسباننده ها سریعتر و ارزانتر از سایر روشهای اتصال است.

دسته بندی چسباننده ها

به روش های مختلفی می توان چسباننده ها را دسته بندی نمیود به عنوان مثال ساختار شیمیایی، نحوه ایجاد اتصال، نحوه فیکس شدن و … . در صنعت کفش سازی روش معمول برای دسته بندی چسباننده ها بر اساس محیط انتقال (حلال) چسباننده و بر اساس منشا ماده است. در این روش دسته بندی بسیاری از چسباننده ها که ئارای ساختار شیمیایی یکسان هستند در چند دسته مختلف قرار میگیرند.
در اینجا دسته بندی چسباننده ها بر اساس محیط انتقال گفته میشود.

دسته بندی چسباننده ها: چسباننده های مائی

1. با منشا حیوانی: کازئین، چسب پوست، چسب ماهی، سفیده تخم مرغ
2. با منشا گیاهی: آهار، خمیر آرد، دکسترین، گلوکوز، رزین های گیاهی، لاتکس طبیعی
با منشا مصنوعی یا نیمه مصنوعی: سلولز و مشتقات چوب، نیترات سلولز، روغن متیل سلولز بر پایه پلی یورتان
منشا بشرساخت: رزینها، فرمالدهید، ملامین، فنول ها، برخی از اکریلیکها،، بوتادی ان ها، PVC، PVA، …
چسبهای مائی کاربردهای بسیاری دارند و بصورت محلول و یا امولسیون به کار رفته و باقیمانده این مواد به آب حساس است.

دسته بندی چسباننده ها: چسباننده های در حلال آلی

1. لاستیک ها: لاستیک طبیعی، مشتق شده از لاستیک لاتکس، محلول در حلا هایی مانند تتراکلرید کربن، تری کلراتیلن یا بنزن
2. لاستیک های مصنوعی چسباننده:
پلیکلروپرین ها
پلی یورتان ها
لاستیک ها بوتیل و پلی ایزوبوتیل ها
لاستیک ها نیتریلی و اکریلونیتریلی که برای لمینیت کردن به کار میروند
لاستیک ها استایرن بوتادی ان که به عنوان چسباننده ها حساس به فشار به کار میروند
لاستیک ها ترموپلاستیک
3. چسباننده ها سلولزیک: نیتروسلولزها

دسته بندی چسباننده ها: چسباننده های جامد

1. موادی که در اثر حرارت دیدن ذوب میشوند: پلی آمیدها، پلی استرها، EVA
2-  رزینها ی چسباننده: اپوکسی و آمینورزینها

مفاهیم پایه ای اتصال چسبیدن

زیگولوژی دانش اتصال مواد است که شامل مطالعه انواع روشهای اتصال مانند چسباندن، جوش دادن و اتصالات مکانیکی و … میشود. در صنعت ساخت کفش تنها دو مفهوم از دانش زیگولوژی کاربرد دارد: چسبیدن و چسبیدن مکانیکی
1. چسبیدن: بین سطح مورد اتصال و ماده چسباننده یک اتصال شیمیایی ایجاد میشود. بنابراین لازم نیست که ماده چسباننده به سطح نفوذ کند بلکه میبایت توانایی انجام یک واکنش شیمیایی را داشته باشد.
2. اتصال مکانیکی: یک اتصال فیزیکی برقرار میشود که در این حالت ماده چسباننده به درون ساختار نفوذ سطح نفوذ میکند و ازین طریق باعث ایجاد اتصال دو سطح میگردد. بنابراین این روش اتصال تنها در مورد مواد متخلخل قابل انجام است. چرم و منسوجات از جمله مواد متخلخل هستند. در این اتصال ماده چسباننده در حالت مایع به درون سطوح نفوذ کرده و پس از تبخیر حلال بصورت جامد ایجاد اتصال مینماید. این اتصال بدونشکستن ساختار سطح ویا ساختار ماده چسباننده جامد شکسته نمی شود. هرچه سطوح متخلخل تر باشند مقدار بیشتری از ماده چسباننده باید به کار برده شود.

خصوصیات مواد چسباننده

خصوصیاتی از مواد چسباننده که در عمل تولید دارای اهمیت هستند عبارتند از:
ویسکوزیته
تکTack: ماده چسباننده ای که دارای این خصوصیت باشد در حالتی که روی یک سطح را پوشانده است در تماس با سطح دیگری باعث ایجاد اتصال میگردد. به نوعی میزان تمایل و سرعت چسبندگی است.
پلاستیسیته: توانایی پذیرفتن تغییر شکل بدون پاره شدن
استرینجینسStringiness: توانایی تولید فیلامنت هایی در زمانی که دو سطح پوشانده شده با ماده چسباننده از هم جدا می شوند
نفوذ
پوشش دهی
زمان خشک شدن
زمان ست شدن
زمان کارکرد یا Pot life
زمان نگهداری یا شلف تایم
دمای فعال سازی

انتخاب ماده چسباننده مناسب برای تولید

نکات اصلی که در هنگام انتخاب ماده چسباننده در صنعت تولید کفش باید مد نظر قرار گیرند عبارتند از:
قیمت
استحکام
تناسب ماده برای استفاده با مواد کفش
تناسب با فرآیندهای کفش سازی

ملاحظات کلی محصول چرم
قیمت فاکتور مهمی است اما نباید تنها فاکتور در تصمیم گیری باشد چرا که هزینه اولیه تنها هزینه ای نیست که میبایست در فرآیند تولید محصول چرم مدنظر قرار گیرد. مقدار مصرف ماده، مسزان دور ریز ماده و نوع ابزار و مقدار نیروی کار مورد نیاز موارد دیگری هستند که بر روی هزینه به کار گیری تاثیر گذارند.
استحکام: میبایست برای طوبل عمر و نوع استفاده محصول چرم مناسب باشد
ملاحظات کلی: 1. بطور کلی میبایست مدت زمان نگهداری طولانی باشد. 2. بهتراست که ماده غیرسمی و غیر آتش زا باشد. 3. ماده نباید در حین خشک شدن جمع شود چون در صورت جمع شدن باعث ایجاد چروک میگردد. 4. امکان پاک کرده ساده ماده یک مزیت محسوب میگردد برای مواردی که چسب به اشتباه بکار برده شده و نیاز است که بدون برجای گذاشتن لکه حذف شود. 5. ماده نباید باعث تغییر رنگ یا تخریب تکمیل نهایی رویه گردد. 6. اکان کاربرد ماده در کاربردهای متنوع یک مزیت محصوب میگردد چرا که فرآیندهای خرید و انبارداری و دستورالعمل های کاربرد را ساده سازی میکند

مواد چسباننده که در صنعت کفش و محصولات چرمی به کار میروند

1. لاتکس لاستیک طبیعی: این ماده از یک درخت بدست می آید و محتوی 35% ماده جامد است.
2. چسب لاستیک: لاستیک طبیعی و لاتکس خشک شده است که در یک حلال آلی مانند کربن تتراکلراید یا تری کلرواتیلن یا بنزن حل شده تا ماده چسباننده تولید شود.
3. پلی کلوپرین ها: این مواد پایه یکی از بزرگتریو مهمتری دسته های چسباننده های لاستیکی هستند.
4. پلی یورتان ها: پلی یورتان ها نسبت به سایر مواد چسباننده جدیدتر هستند. استفاده از این مواد بخاطر رفتارهای بی نظیرشان در حال افزایش است.
نیتروسلولزها: از نیتروسلولز حل شده در حلال قوی دارای گروه کتون تولید می شوند. این مواد اولین دسته مواد مصنوعی بکار رفته در صنعت کفش بودند اما به تدریج با پلی کلوپرین ها و پلی یورتان ها جایگزین شدند.
6. موادی که در اثر حرارت ذوب می شوند: این مواد در حالت عادی جامد هستند. ماده خام این دسته یک پلاستیک است . اغلب برپایه پلی استرها یا پلی آمیدها و در برخی موارد برپایه EVA یا PU هستند.
7. سیستمهای ترکیبی دوجزیی: می توان از پلی کلروپرین و پلی یورتان در یک سیستم دوجزئی همراه بایک ماده ایجاد کننده واکنش استفاده کرد. اغلب این ماده ایجاد کننده اتصال یک پلی ایزو سیانات است. این سیستم ها در مواردی که یک اتصال قوی و مقاومت بالا در برابر حرارت مورد نیاز است به کار میروند.

کاربرد چسباننده ها

1. آماده سازی سطح: سه نوع آماده سازی سطح وجود دارد:
مکانیکی: برش دادن سطح، سمباده زدن و صیقل دادن سطح
شیمیایی: تمیزکردن سطح با استفاده از یک حلال آلی
هالوژناسیون یا کلردهی سطح
2. روش کاربرد: بسته به جامد یا مایع بودن ماده متفاوت است. در مواد مایع از انواع ابزارها همچون برسها و اسپری ها و کوت کننده استفاده می شود. در استفاده از مواد جامد از دستگاه های خاص این کار استفاده می شود.
3. فعال سازی: در صورتی که برای فعال شدن نیاز به حرارت باشد از تابش اشعه مادون قرمز یا لامپ های هالوژنی می توان استفاده کرد. پرس کردن: انواع دستگاه های اعمال فشار پنوماتی یا هیدرولیک می توان استفاده نمود. میزان فشار اعمال شده میبایست در تناسب با نوع مواد باشد.
4.

منسوجات

مواد الیافی تاب داده شده شده و چندلاشده از فلامنت ها یا الیاف کوتاه
پارچه های ساخته شده از فیلامنت ها، الیاف کوتاه، یا نخ ها که با فرآیندهای بافت یا روش های اتصال و تجمع الیاف بصورت یک لایه بی بافت تولید می شوند.
کاربردهای اصلی منسوجات در صنعت پایپوش عبارتند از:
اتصال و کنار هم قرار دادن مواد برای:
دوخت، کوک زنی، دوخت تزیینی محصول چرم
استحکام بخشی محصول چرم
متصل کردن تریشه ها، دکمه ها، بندها و …
اتصال رویه و زیره کفش
آستری برای پشش داخلی و پنهان سازی و استحکام بخشی و حالت دهی
مواد رویه کفش
زیرآیند پوشش ها
زیرآیند مواد دهی
مواد نمدی و بی بافتها

الیاف و نخ ها: تولید نخ

نخ ها از کنار هم قرار دادن الیافی که به اندازه کافی طولانی باشند تشکیل می شوند.
سه نوع الیاف وجود دارد:
الیاف طبیعی شامل الیاف حیوانی و گیاهی
الیاف مصنوعی که از بازساخت الیاف طبیعی بدست می آیند
الیاف مصنوعی که از پلیمرهای مصنوعی حاصل می شوند.
نخهای ریسیده شده: اغلب نخهای معمول از ریسیدن الیاف به دست می آیند. در طی فرآیند ریسندگی الیاف درکنار یکدیگر منظم شده و سپس به آنها تاب اعمال می شود.
در ریسین نخ های یکسره فرآیند تولید الیاف و تبدیل الیاف به نخ بصورت همزمان انجام میشود.
برای استحکام بخشی به نخ از اعمال تاب استفاده می شود.
دو نوع تاب ساعتگرد و پادساتگرد وجود دارد. نوع تاب بر میزان استحکام موثر نیست اما بسته به نوع دستگاه دوخت نوع تاب اهمیت پیدا میکند.
بصورت معمول نخ ها بصورت دولا یا سه لا تولید میگردند. بسته به کاربرد تعداد لایه های نخ و نحوه پیچیده شدنشان تغییر میکند.

الیاف و نخ ها: تولید نخ

برای تولید نخ های با استحکام بالا نخ ها 2 و 3 لا مجددا به دور یکدیگر پیچیده می شوند. و نخ های 4، 6، یا 9 لایه را تولید میکنند.تکنولوژی تولید محصولات چرم طبیعی

 

 

 

 

 

 

همیشه تاب هر لایه الیاف برخلاف جهت تاب چندلاکنی آن لایه است.تکنولوژی تولید محصولات چرم طبیعی

 

 

 

 

 

 

منبع

گردآورنده: خانم دکتر ضیغمی (استاد دانشگاه چرم تهران)

ایجاد خاصیت آبگریزی در چرم طبیعی

ایجاد خاصیت آبگریزی در چرم طبیعی

چکیده
این مطالعه نشاندن روکش آبگریز را روی چرم طبیعی از طریق روش پلیمریزاسیون با پلاسما گزارش می دهد و رفتار آبگریز بستر
روکش شده با پلاسما را تحت بررسی قرار می دهد. ترکیب سیلیکون هگزان متیل دی سیلوکسان (HMDSO)، گاز بی اثر آرگون (Ar) و تولوئن به منظور ایجاد آبگریزی سطحی روی بستر چرمی استفاده شدند. نتایج زاویه تماس آب و زمان جذب نشان دادند که آبگریزی
سطحی نمونه چرم طبیعی، بعد از پلیمریزاسیون پلاسمای HMDSO روی سطح ماده، بطور آشکاری بهبود یافته بود. آنالیز XPS نشان داد که پلیمریزاسیون پلاسمای ترکیب HMDSO /تولوئن باعث افزایش قابل توجه در درصد اتمی ترکیب Si شد، که مسئول ایجاد خاصیت
آبگریزی سطحی می باشد. این نسبت های اتمی نشان دادند که بیشترین میزان Si و کمترین میزان N، که با فرایند پلاسمای % 100
HMDSO بدست آمد، درجه بالاتر پلیمریزاسیون زاویه پلاسما را نسبت به دیگر فرایندهای پلاسما تأیید می کند. کاهش مشاهده شده در
انرژی های سطحی نمونه های چرم طبیعی بعد از نشاندن از طریق پلاسما، دلالت بر بهبود در آبگریزی سطحی دارد.

مقدمه – عملیات های سطحی آبگریز و فوق آبگریز بر روی بستر های گوناگون، برای کاربرد هایی از قبیل سطوح تمیز شونده آسان برای منسوجات، توجه فزایند های را در سال های اخیر به خود جلب کرده اند. بطور کلی سطوح آبگریز و فوق آبگریز، هم بوسیله ایجاد ساختار زبر و خشن روی سطح آبگریز، که زاویه تماس بیشتر از 90 درجه است، و هم بوسیله اصلاح سطح خشن توسط مواد با انرژی آزاد سطحی کم، تولید می شوند.
خواص مراقبت آسان، بر روی پارچه های لوازم داخلی (پرده و مبل) و پوشاکی که باید از گرد و خاک و لکه جلوگیری کنند، توسط کاربرد مواد دافع آب/روغن مثل پارافین، پل یسیلوکسلان، و پلیمرهای فلوئورو کربن، ایجاد می شوند. روشهای مرسوم شامل استفاده از حلال ها و واکنشگرهای آلی، اساساً امولسیون های واکس یا موم، مشتقات آلکنی و تکمیل های رزین آبگریز برای دستیابی به دفع آب، می تواند به دلیل دفع پساب های مضر موجود در حمام های عملیات، سبب مشکلات زیست محیطی شود.
در فرایند پلاسما، مقادیر کمی از واکنشگرها استفاده می شود و به علت زمان های عملیات کوتاه مدت، مواد کمی نیاز به دفع دارند، که دارای مزایای زیست محیطی می باشد. پلیمریزاسیون پلاسمای هگزامتیل دی سیلوکسان (HMDSO) روی پارچه مخلوط پلی-استر/پنبه برای دستیابی به خواص فوق آبگریزی مورد مطالعه قرار گرفته بود.
تشکیل فیلم دافع آب روی لیف پلی استر از طریق پلیمریزاسیون پلاسما با استفاده از مخلوط گاز آرگون و فاز گازی HMDSO در فشار اتمسفری گزارش شده بود. Levasseur و همکارانش بهبود آبگریزی را روی سطوح چوبی افرای قندی و صنوبر سیاه با استفاده از پلاسمای He/HMDSO در فشار اتمسفری، کنترل شده توسط سد دی الکتریک، گزارش کردند. افزایش ناچیزی در زاویه تماس آب نیز روی چرم طبیعی بعد از عملیات پلاسما بدست آمده بود، که در اتمسفر تترافلئورومتان (CF4) انجام شده بود.
در فرایند پلیمریزاسیون پلاسما، منومرها توسط تشکیل رادیکال های آزاد فاز گازی به پلیمرهای پلاسما تبدیل می شوند و ترکیب مجدد آنها در مکان های رادیکالی در طول رشد فیلم، باعث ایجاد ساختارهای آمورف، دارای اتصال عرضی، و بنابراین انحلال-ناپذیر، پایدار در برابر حرارت، و به لحاظ مکانیکی سخت، می شود.
فیلم های اینگونه تولید شده، امکان ایجاد سطوح ضد زنگ، روکش مقاوم در برابر خراش، روکش های مانع مواد شیمیایی، و روکش دافع آب را عرضه می کنند.
هگزامتیل دی سیلوکسان ( 3( HMDSO, (CH3)3-Si-O-Si-(CH3 )، به دلیل حفظ گروه های -CH3 درون شبکه Si-O ، اساسا برای دستیابی به سطوح آبگریز توسط پلیمریزاسیون پلاسما استفاده می شود.
وانگ گزارش کرده بود که بهبود خاصیت دفع آب روی سطوح لیف پنبه ای از طریق پلیمریزاسیون پلاسما، به دلیل گرو ههای عاملی شیمیایی Si-(CH3)2 ،Si-O-Si ، و Si-C تولیدشده از قطعه قطعه شدن HMDSO و واکنش های شیمایی پلاسما بین بستر و پلاسما، بود. گزارش شده بود که Si-O-C نتیجه شده از گروه های عاملی Si-O-Si شکسته شده توسط برخورد الکترونی پلاسما، سپس بوسیله پیوندهای شیمیایی Si-O-Cellulose ، به سلولز متصل می شود. در مطالعه ما، گرو ههای عاملی Si-O که بعد از عملیات پلاسما نیز مشاهده شدند، دلالت بر این داشتند که فیلمی حاوی بیشترین گرو ههای عاملی Si-O اصلی، با موفقیت روی سطح چرم طبیعی نشسته بود.
اگرچه تعدادی از تلاش ها برای افزایش آبگریزی بسترهای بر پایه منسوج از طریق عملیات پلاسما وجود دارد، ولی بر روی نشاندن از طریق پلاسما بر روی چرم طبیعی، مطالعه کمی صورت گرفته است. در مطالعه حال حاضر، ترکیب سیلیکونی غیرخورنده و غیر سمی هگزامتیل دی سیلوکسان (HMDSO) به عنوان ماده روکش پلاسمایی انتخاب شد.
گاز بی اثر آرگون (Ar)، به عنوان حامل یا کریر برای منومر استفاده شد و تولوئن، یک هیدروکربن آروماتیک، به منظور کاهش قطبیت سطح به دلیل خصوصیت غیرقطبی آن، استفاده شد.
هدف از این مطالعه، استفاده از فرایند پلاسما به عنوان روش تکمیل اکولوژیکی برای ایجاد آبگریزی سطحی و خاصیت مراقبت آسان بر روی چرم طبیعی می باشد، که دارای کاربردهایی در پوشاک، لوازم خانگی و داخل اتومبیل باشد.

تجربیات
همه آزمایشات در رطوبت نسبی 65 % و 21 درجة سانتیگراد انجام شدند.

مواد
در این پژوهش، هگزامتیل دی سیلوکسان (HMDSO) بدست آمده از شرکت Aldrich (خلوص 98 %)، بدون هیچگونه خالص سازی استفاده شد. ساختار شیمیایی HMDSO ، که روی بستر چرم طبیعی از طریق روش پلیمریزاسیون پلاسما روکش شده بود، در شکل 1 نمایش داده شده است.
تولوئن از شرکت Al-drich (خلوص % 8/ 99) بدست آمد. آرگون به عنوان گاز حامل با دبی جریان 500 cm3/min استفاده شد. HMDSO ، در 25 درجة سانتیگراد نگهداری شد. این ماده توسط آرگون حباب دار شد و به مخزن پلاسما تغذیه شد.
نمونه های چرم طبیعی، پوست بز سفید مرطوب بودند، که با مواد دباغی برپایه آلومینیوم و زیرکونیوم، برای کاربردهای لوازم داخلی در معرض نور، با وزن در واحد سطح 400 گرم بر متر مربع، و ضخامت 1 میلی متر دباغی شده بودند. نمونه ها توسط تولیدکننده چرم طبیعی تأمین شده بودند.

 

شکل 1- ساختار شیمیایی هگزامتیل ند یسیلوکسان
شکل 1- ساختار شیمیایی هگزامتیل ند یسیلوکسان

عملیات پلاسما
طرح کلی سیستم پلاسمای فشارکم مورد استفاده برای عملیات سطحی چرم طبیعی در شکل 2 نشان داده شده است. سیستم، یک منبع فرکانس رادیویی (RF) با فرکانس 56 / 13 مگاهرتز درون یک واحد تطبیق L-C با توان بیشینه 100 وات می باشد. همه نمونه ها در این پژوهش در توان پلاسمای 100 – 20 وات عمل آوری شدند. مخلوط تولوئن/ HMDSO ، حباب دار شده توسط گاز آرگون، به درون مخزن راکتور تزریق شد.
عملیات در فشار 40 پاسکال به مدت 120 – 10 ثانیه صورت گرفت.
آزمایشات با تغییر نسبت میزان مخلوط تولوئن/ HMDSO انجام شدند. ترکیبهای 100 درصد HMDSO و 1:3 ، 1:1 تولوئن/ HMDSO در طی پلیمریزاسیون پلاسما روی نمونه های چرم طبیعی استفاده شدند.
به منظور تعیین شرایطی که بیشترین زاویه تماس آب و بنابراین بهترین نتایج آبگریزی فراهم شود، پلیمریزاسیون پلاسما در توان ها و زمان های متفاوت عملیات پلاسما انجام شد. نمونه های بدون عملیات پلاسما به عنوان نمون ههای عم لآور ینشده اشاره شده اند.

شکل 2- طرح کلی سیستم پلاسمای مورد استفاده در فشار کم، برای روک شکردن مادة چرم طبیعیشکل 2- طرح کلی سیستم پلاسمای مورد استفاده در فشار کم،
برای روک شکردن مادة چرم طبیعی

اندازه گیری های زاویة تماس
زوایای تماس آب و زمان های جذب روی نمونه های چرم طبیعی، قبل و بعد از پلیمریزاسیون پلاسمای HMDSO و مخلوط های HMDSO /تولوئن، با استفاده از زاویه تماس سنج از KSV Instruments. Finland مجهز به نرم افزار CAM 200 ، اندازه گیری شدند.
زوایای تماس آب در فواصل زمانی مختلف اندازه گیری شدند و تغییرات در زوایای تماس آب مشاهده شدند و با زوایای اندازه گیری شده روی نمونه عمل آوری نشده مقایسه شدند. قطرات آب مقطر با حجم ثابت 20 میکرولیتر روی سطح نمونه با استفاده از سورنگ تزریق شدند. سیستم با دوربین CCD و نرم افزار پردازش و اکتساب داده ها بر پایه کامپیوتر تجهیز شده بود. عکسهای قطره با سرعت 1 فریم بر ثانیه توسط دوربین گرفته شد.
زوایای تماس آب ساکن بطور اتوماتیک توسط نرم افزار با استفاده انطباق منحنی یانگ-لاپلاس بر اساس پروفیل های عکس گرفته شدة قطره اندازه گیری شدند. از هر نمونه 5 اندازه گیری زاویه تماس مختلف گرفته شد و اندازه گیری ها برای یک نمونه 5 بار تکرار شدند و سپس مقادیر میانگین محاسبه شدند.
توان پلاسما از 20 تا 100 وات تغییر داده شد؛ زمان های عملیات پلاسمای 30 ، 60 ، 90 و 120 ثانیه در طی آزمایشات بکار رفتند. تکرارپذیری آزمایشات زاویة تماس انجام شد.

انرژی آزاد سطح
تغییر در آبگریزی سطح بسترهای گوناگون از طریق نشاندن پلاسما، همچنین توسط اندازه گیری انرژی آزاد سطح قبل و بعد از عملیات پلاسما بررسی شد.
اندازه گیری های انرژی آزاد سطح روی زاویه تماس سنج KSV Instruments انجام شد. زوایای تماس آب مقطر، دی یدومتان یا متیلن یدید، اتیل نگلایکول، و فرم آمید روی بسترهای چرم طبیعی اندازه گیری شدند.
انرژی آزاد سطح کل (Y) برای نمونة چرم طبیعی توسط نرم افزار CAM 200 بر اساس معادلة Oven and Wendt محاسبه شد، که زاویه تماس (θ) را به انرژی های سطح جامد (γs) و مایع (γl) و به کشش سطحی مرتبط می سازد.
رابطه اصلی حاصل یک معادلة خطی، Y=mX+b ، می باشد که در آن m شیب و محل تقاطع b، به ترتیب توسط جذر جزء قطبی ( 2/ γ_s^p )^(1 ) و γs ) انرژی آزاد سطح جامد داده می شوند.

رابطه (1)رابطه (1)

رابطه (2)رابطه (2)

خاصیت تمیزشوندگی آسان
خواص تمیزشوندگی آسان یا سریع پا کشدن لکه چرم طبیعی عمل آوری شده و نشده، آزمایش شدند.
تست سریع پا کشدن لکه با استفاده از دستگاه استاندارد چرک سنج (Taber Industries) انجام شد.
نمونه مورد آزمایش لکه دار شده به پایه دستگاه محکم شد و یک پارجه چهارگوش سفید ساده استاندارد با آب مقطر مرطوب شد و روی انگشت دستگاه با قطر 16 میلی متر نصب شد. انشگت دستگاه با فشار 250 گرم نیرو بر روی نمونه ساییده می شد و یک مسیر مستقیم با طول تقریباً 100 میلی متر با هر حرکت بازو، طی می کرد. در کل 20 حرکت در طول تست برای مقایسة حذف لکه از سطوح عمل آوری شده و نشده، بکار گرفته شد.
آزمایشات برای هر نوع لکه، یعنی جوهر خودکار و خردل، 2 مرتبه تکرار شد. عکس های لکه باقیمانده روی نمونه های عمل آوری شده و نشده، برای مقایسه بصری گرفته شد.

میکروسکوپ الکترونی روبشی
سیستم NovaTM NanoSEM از FEI برای آنالیز مورفولوژی سطحی نمونه های چرم طبیعی عمل آوری نشده و پلیمریزه شده با پلاسما استفاده شد.

جذب قطرة آب در برابر زمان
شکل 3- جذب قطرة آب در برابر زمان t، روی نمون ه: ) a( عم لنشده و نمون ههای پلیمریز هشده با پلاسمای: ( HMDSO (c) ،HMDSO %100 (b /تولوئن 1:3
و ( HMDSO (d /تولوئن 1:1 در توان پلاسمای 80 وات و زمان عملیات پلاسمای 90 ثانیه.

اسپکتروسکوپی فتوالکترون پرتوی ایکس (XPS)
آنالیز XPS به منظور شناسایی ترکیب شیمیایی سطح نمونه های چرم طبیعی پلیمریزه شده با پلاسما، انجام شد. اندازه گیری های XPS با استفاده از اسپکترومتر XPS با کارایی بالا از کمپانی Thermo Scientific انجام شدند. فشار در مخزن تحلیل در 7- 10 پاسکال یا کمتر، در طول آنالیز نگاه داشته شد و اندازه مساحت تحلیل شده 7×7 میلی متر بود.

نتایج و بحث
ترکیب های مختلف 100 درصد 3:1 ،HMDSO و HMDSO 1:1 /تولوئن در طی آزمایشات پلیمریزاسیون پلاسما استفاده شدند و آبگریزی سطحی بدست آمده از ترکیب های پلاسمای مختلف مقایسه شدند.

اندازه گیری های زاویة تماس آب
شکل 3 رفتار تر شدن قطره های آب نشانده شده روی نمونه های چرم طبیعی عمل آوری نشده و پلیمریزه شده پلاسما را در توان پلاسمای 80 وات و زمان عملیات پلاسمای 90 ثانیه، برای ترکیب های مختلف مخلوط HMD-SO /تولوئن نشان می دهد. همانطور که از شکل a)3) می توان مشاهده کرد، روی سطح نمونه های عمل نشده، زاویه تماس آب از 105 به صفر درجه در مدّت 60 ثانیه کاهش یافت.

100 درصد HMDSO غیرقطبی، برای نشاندن ازطریق پلاسما روی بستر چرم طبیعی استفاده شد و زوایای تماس آب به منظور تجزیه و تحلیل تغییر در آبگریزی سطح اندازه گیری شدند. همانطور که از شکل b)3) مشاهده می شود، زاویة تماس آب کاهش یافته از 107 به 105 درجه در مدت 160 ثانیه، نشان دهنده تغییر بسیار کوچکی در زاویة تماس بود.
قطرة آب روی سطح باقی ماند و زاویة تماس آب بعد از 700 ثانیه، 3/ 90 درجه بود. زاویه تماس آب با گذر زمان شروع به کاهش به کمتر از 90 درجه کرد و در زمان 2800 ثانیه، زاویه تماس به صفر درجه رسید و همچنین تبخیر قطره و انقباض قطره رخ داد. در مقایسه با نمونه عمل آوری نشده، آبگریزی روی سطح به دلیل روکش آبگریز به دست آمد.
تولوئن، هیدروکربن آروماتیک غیرقطبی، در نسبت اختلاط 1:3 با HMDSO مخلوط شد و روی بستر چرم طبیعی نشانده شد. همانطور که می توان از شکل c)3) مشاهده کرد، بعد از نشست مخلوط HMDSO /تولوئن با نسبت 1:3 بر روی سطح نمونه از طریق پلیمریزاسیون پلاسما، زاویة تماس از 100 به صفر درجه در مدت 160 ثانیه کاهش یافت.
زمان جذب آب 60 ثانیه روی نمونه عمل نشده، به 160 ثانیه روی نمونة عمل شده با نسبت اختلاط 1:3 HMDSO /تولوئن افزایش یافت. هرچند به دلیل زمان جذب پایین تر در مقایسه با نتایج بدست آمده برای 100 درصد HMDSO ، آبگریزی روی سطح نمی توانست با نسبت اختلاط HMDSO 1:3 /تولوئن، حاصل شود. سپس، نسبت اختلاط HMDSO 1:1 /تولوئن برای نشست از طریق پلاسما روی بستر چرم طبیعی استفاده شد. شکل c)3)، رفتار تر شدن قطره آب قرارداده شده بر روی نمونه چرم طبیعی را، بعد از پلیمریزاسیون پلاسمای /HMDSO 1:1 تولوئن نشان می دهد. زاویه تماس، بعد از اینکه قطره روی سطح قرار گرفت، از 90 به صفر درجه در طول 160 ثانیه کاهش پیدا کرد.
زمان جذب آب بعد از نشاندن از طریق پلاسمای مخلوط HMDSO 1:1 /تولوئن، مشابه با زمان جذب آّب برای نسبت اختلاط HMDSO 1:3 /تولوئن بود. نتایج زاویه تماس آب و زمان جذب نشان داد که آبگریزی سطحی نمونه های چرم طبیعی، بطور آشکاری بعد از پلیمریزاسیون پلاسمای HMDSO روی سطح ماده، بهبود پیدا
کرده بود. این نتیجه می تواند مربوط به سطح آبگریز تشکیل شده توسط ترکیبات سیلیکون با عملیات پلاسمای HMDSO باشد.

همانطور که از شکل 4 می توان مشاهده کرد، نمونه های با پلاسما پلیمریزه شده، مقادیر زاویه تماس بالاتری با گذر زمان در مقایسه با نمونه های عمل آوری نشده از خود نشان دادند. مقادیر زاویه تماس بدست آمده از طریق پلیمریزاسیون پلاسمای 1:3 و HMDSO 1:1 /تولوئن با وجود اینکه برای نسبت اختلاط HMDSO /تولوئن 1:3 ، زوایه تماس اولیه در زمان صفر بالاتر بود، قابل مقایسه بودند.
نمونه های با پلاسما پلیمریزه شده با استفاده از HMDSO 100 درصد، بیشترین زاویه تماس، تقریباً 107 درجه در زمان صفر، را از خود نشان دادند، که حتی بعد از 700 ثانیه، بالاتر از 90 درجه باق یمانده بود.

شکل - 4 زاویة تماس در برابر زمان برای %100 HMDSO ، ترکیبهای HMDSO /تولوئن 1:1 و HMDSO /تولوئن 1:3 برای توان پلاسمای 80 وات و زمان عملیات 90 ثانیه.
شکل – 4 زاویة تماس در برابر زمان برای %100 HMDSO ، ترکیبهای HMDSO /تولوئن
1:1 و HMDSO /تولوئن 1:3 برای توان پلاسمای 80 وات و زمان عملیات 90 ثانیه.

نتایج زاویه تماس به روشنی دلالت بر این داشتند که عملیات، آبگریزی چرم طبیعی را بهبود بخشیده بود. پلیمریزاسیون پلاسمای 100 HMDSO درصد، برای توان پلاسمای کاربردی 80 وات و زمان عملیات 90 ثانیه، سبب ایجاد روکش فیلم آبگریز شد.
به دلیل لایه آبگریز نشانده شده روی بستر چرم طبیعی، قطره های آب در گذر زمان، به جای نفوذ در ساختار، تمایل به ماندن روی نمونه های عمل آوری شده را دارند.

جدول 2- زاویة تماس آب در t =0 ثانیه، و زمان جذب روی نمونة عم لنشده و نمونة روک ششده از طریق پلاسما با 100HMDSO درصد برای زمان عملیات پلاسما 90 ثانیه

حرکت قطره آب، توسط خواص سطحی، که انرژی سطحی و مورفولوژی سطحی نامنظم چرم طبیعی هستند، کنترل شده بود. به منظور مشاهده رفتار جذبی قطرة آب، هر 5 نمونه چرم طبیعی عمل آوری نشده و روکش یافته با پلاسما با استفاده از 100 HMDSO درصد، به دقت قبل از حذف کردن 1 میل یلیتر آب مقطر روی هر نمونه، وزن شدند. قطره های آب روی نمونه ها برای 15 دقیقه باقی ماندند. سپس، مایع با استفاده از کاغذ جاذب حذف شد. سپس نمونه ها دوباره وزن شدند.
وزن های افزودi محسابه شده به دلیل جذب آب مربوط به بسترها، در جدول 1 ارائه شده اند. افزایش وزن روی بستر چرم طبیعی روکش شده توسط پلاسما به دلیل جذب قطره فقط حدود 1 درصد بود، که نشان داد قطره آب به جای نفوذ به داخل ساختار تمایل به ماندن روی سطح را دارد.

جدول 1- وزن افزوده نمونه های عمل آوری شده با پلاسما و عمل نشده به دلیل جذبجدول 1- وزن افزودة نمون ههای عم لآور یشده با پلاسما و عم لنشده به دلیل جذب

جدول 2 نتایج زاویه تماس آب و زمان جذب روی چرم طبیعی برای نمونه عمل نشده و نمونه پلیمریزه شده از طریق پلاسما را با استفاده از 100 HMDSO درصد با زمان عملیات 90 ثانیه، هنگامی که توان پلاسما از 20 تا 100 وات تغییر کرد، نشان می دهد. نتایج نشان داد که افزایش در توان پلاسما منجر به افزایش در آبگریزی سطح بر پایه نتایج زمان جذب خواهد شد.
هرچند، هنگامی که توان پلاسما از 80 به 100 وات افزایش یافت، زمان جذب به 230 ثانیه کاهش یافت. زوایای تماس در t =0 در مقادیر توان پلاسمای متفاوت قابل مقایسه بودند. در کل، بیشترین آبگریزی سطح بهبودیافته در توان پلاسمای 80 وات بدست آمد؛ که منجر به نشست موفق ترکیب سیلیکون، مسئول ایجاد خاصیت دفع آب، روی بستر چرم طبیعی شد.
جدول 3 نتایج زاویه تماس آب و زمان جذب را روی چرم طبیعی عمل نشده و عمل شده با پلاسما در زمان های عملیات پلاسمای گوناگون از 30 تا 120 ثانیه، نشان می دهد. نمونه عمل آوری شده بوسیله 100 HMDSO درصد، از طریق نشاندن با پلاسما در توان پلاسمای 80 وات، روکش شده بود. بیشترین زمان جذب آب در زمان عملیات پلاسمای 90 ثانیه بدست آمد. افزایش در زمان عملیات پلاسما منجر به کاهش اندک در زوایای تماس آب در t =0 ثانیه شد.
زمان جذب آب با زمان عملیات پلاسما تا حدود 90 ثانیه، افزایش یافت. هنگامی که زمان عملیات پلاسما از 90 ثانیه به 120 ثانیه افزایش یافت، زمان جذب به 1100 ثانیه سقوط کرد. روی هم رفته نتایج نشان داد که بهبودیافته ترین آبگریزی سطح در توان پلاسمای 80 وات و زمان عملیات 90 ثانیه بدست آمد. نتایج انرژی آزاد سطح چرم طبیعی عمل آوری نشده و با پلاسما عمل آوری شده، در توان پلاسمای 80 وات و زمان عملیات 90 ثانیه در جدول 4 نشان داده شده است.

پا کشدن سریع لکّه با شستشو
شکل 5 نتایج حذف لکه را برای نمونه های چرم طبیعی عمل نشده و عمل شده با پلاسما نشان می دهد. لکه ها روی سطح با استفاده از جوهر خودکار و خردل ایجاد شدند که به آنها برای تقریباً 12 ساعت قبل حذف، اجازه خشک شدن داده شد.
بعد از کاربرد 20 حرکت در چرک سنج، عکس ها به روشنی نشان دادند که لکه ها هنوز روی نمونه های عمل آوری نشده باقی مانده اند، در حالی که روی نمونه های پلیمریزه شده با پلاسما به سختی لکه ای قابل مشاهده بود.

مورفولوژی سطحی
شکل 6 عکس های میکروسکوپ الکترونی روبشی نمونه چرم طبیعی را قبل و بعد از روکش کردن با HMDSO از طریق پلاسما نشان می دهد.
روی ماده روکش شده از طریق پلاسما، شکاف ها و سوراخ های ایجاد شده به علت غدد مو، توسط روکش تشکیل شده با پلاسما پوشش یافت و تشکیل فیلم نازک روی نواحی باقی مانده زمینه مشاهده شد.

جدول 3- زاویة تماس آب در t = 0 ثانیه و زمان جذب روی نمون ههای عم لنشده و روک ششده از طریق پلاسما با %100 HMDSO برای توان پلاسمای 80 وات
جدول 3- زاویة تماس آب در t = 0 ثانیه و زمان جذب روی نمونه های عمل نشده و روکش شده از طریق پلاسما با %100 HMDSO برای توان پلاسمای 80 وات

جدول 4- نتایج انرژی آزاد سطح نمون ههای عم لنشده و عم لشده با پلاسما
جدول 4- نتایج انرژی آزاد سطح نمونه های عمل نشده و عمل شده با پلاسما

اسپکتروسکوپی فتوالکترون پرتوی ایکس (XPS)
شیمی سطح نمونه های چرم طبیعی عمل نشده و روکش شده از طریق پلاسما در توان 80 وات و زمان عملیات پلاسمای 90 ثانیه، توسط XPS مورد مطالعه قرار گرفت و نتایج در جدول 5 خلاصه شد. اجزا اصلی سطح عمل آوری نشده و سطح روکش شده با پلاسما، کربن، اکسیژن، سیلیکون و درصد کمی نیتروژن بودند. پیک های C 1s، O 1s، Si 2p ، و N 1s برای نمونه عمل آوری نشده و روکش شده با پلاسما، به ترتیب در حدود 285 ، 532 ، 102 و 400 الکترو نولت بودند. برای نمونه های پلیمریزه شده با پلاسما مکان پیک های Si ،O ،C ، و N در مقایسه با نمونه عمل آوری شده تغییر قابل توجهی نداشتند.
درصدهای اتمی اجزاء سیلیکون، اکسیژن و کربن برای سطوح نمونه چرم طبیعی عمل نشده و پلیمریزه شده با پلاسما در جدول 5 ارائه شده است.
روی سطح نمونه عمل آوری نشده 57 / 0 درصد سیلیکون وجود داشت که ممکن است از فرایند ساخت آمده باشد یا ممکن است به دلیل وجود سیلیکون در مخزن آنالیز XPS باشد.

شکل - 5 لکّ ههای ) a( جوهر خودکار و ) d( خردل روی نمون ههای عم لنشده. بعد از 20 حرکت چر کسنج؛ لکّة جوهر خودکار باق یمانده روی نمون ههای ) b( عم لنشده و ) c( عم لشده با پلاسما، لکّة باقیماندة خردل روی نمون ههای ) e( عم لنشده و ) f( عمل شده با پلاسما.
شکل – 5 لکه های (a) جوهر خودکار و (d) خردل روی نمونه های عمل نشده.
بعد از 20 حرکت چرک سنج؛ لکه جوهر خودکار باقی مانده روی
نمونه های (b) عمل نشده و (c) عمل شده با پلاسما، لکه باقیمانده خردل
روی نمونه های (e) عمل نشده و (f) عمل شده با پلاسما.

شکل - 6 عک سهای SEM نمونة ) a( عم لآور ینشده، ) b( روک ششده از طریق پلاسما با استفاده از %100 HMDSO در زمان عملیات پلاسمای 90 ثانیه و توان پلاسمای 80 وات ) .)×100
شکل – 6 عکس های SEM نمونه (a) عمل آوری نشده، (b) روکش شده
از طریق پلاسما با استفاده از %100 HMDSO در زمان
عملیات پلاسمای 90 ثانیه و توان پلاسمای 80 وات (×100

در مقایسه با نمونه عمل نشده، درصد اتمی سیلیکون روی نمونه-های پلیمریزه شده با پلاسمای HMD- SO ،%100 HMDSO /تولوئن 1:3 و 1:1 ، از % 57 / 0 به ترتیب به % 23 / 2، %0/98 و 23 / 1% افزایش یافت. بیشترین درصد سیلیکون به سطح بستر از طریق HMDSO 100 درصد منتقل شده بود. درصد اتمی اکسیژن
روی نمونه 100 HMDSO درصد پلیمریزه شده با پلاسما در مقایسه با نمونه عمل نشده، از 25 / 13 % به 16 / 12 % کاهش یافت.

جدول - 5 اجزای عنصری نمون ههای چرم طبیعی روک ششده با پلاسما برای ترکیبهای مختلف HMDSO /تولوئن
جدول – 5 اجزای عنصری نمونه های چرم طبیعی روکش شده با پلاسما برای ترکیبهای مختلف HMDSO /تولوئن

کاهش در درصد اتمی اکسیژن می تواند دلیل آبگریزی بهبود یافته بدست آمده روی نمونه پلیمریزه شده پلاسمای %100 HMDSO باشد. روی نمونه های با پلاسما پلیمریزه شده با HMDSO /تولوئن با نسبت مخلوط 1:1 و 1:3 در مقایسه با نمونه عمل آوری نشده، درصد اتمی اکسیژن از 25 / 13 به ترتیب به 20 %
40 / و 87 / 17 % افزایش یافت.
روی سطح نمونه عمل آوری شده با %100 HMDSO نیتروژن مشاهده نشد، که دلالت بر نشست یک فیلم با ضخامت یکنواخت روی سطح دارد.
درصد نیتروژن روی سطوح نمونه ها بعد از روکش شدن از طریق پلاسما با HMDSO /تولوئن 1:1 و 1:3 ، می توانست نشانه این باشد که نشست منومر روی سطح چرم یکنواخت نبوده است و یا ضخامت لایه نشانده شده نسبتا نازک بوده است. در مقایسه با نمونه عمل آوری نشده، درصد اتمی نیتروژن روی نمونه های روکش شده از طریق پلاسما با HMDSO /تولوئن 1:1 و 1:3 ، از 41 / 3% به ترتیب به 72 / 0% و 73 / 0% کاهش یافت.
درصد اتمی کربن نیز با پلیمریزاسیون پلاسما کاهش یافت.
همانطور که از جدول 5 می توان مشاهده کرد، نسبت اتمی C/N برای ترکیب های HMDSO /تولوئن با نسبت اختلاط 1:1 و 1:3 ، نشان داد که پلیمریزاسیون پلاسما باعث ایجاد سطحی حاوی نیتروژن متعلق به چرم می شود که در مورد %100 HMDSO مشاهده نشد. نسبت اتمی O/Si نشان داد که پلیمریزاسیون پلاسما سبب ایجاد سطحی غن یتر از Si به دلیل افزایش ترکیبات سیلیکون با عملیات پلاسمای HMDSO می شود.
این نسبت های اتمی نشان داد که بیشترین مقدار SI و کمترین مقدار N با فرایند پلاسمای %100 HMDSO بدست آمد، که درجة بالاتر پلیمریزاسیون پلاسما را نسبت به دیگر فرایندهای پلاسما تأیید می کند.
علاوه بر این،تفکیک منحنی پیک های C 1s برای نمونه عمل نشده با 3 پیک تطبیق یافته بود: یک پیک بزرگ در حدود 54 / 284 الکترو نولت به دلیل پیوندهای C=C ، پیک دیگر در حدود 32 / 286 الکترو نولت متعلق به پیوندهای C-N یا C-O و یک پیک کوچک در بطرو تقریبی 288/58 الکترون ولت به دلیل پیوندهای C=O ،C-N ، یا C-O .

روی نمونه روکش شده پلاسما با %100 HMDSO پیک های C 1s نیز با 3 پیک تطبیق یافته بودند: یک پیک بزرگ در 41 / 284 الکترون ولت به دلیل پیوندهای C=C ، پیک دیگر در حدود 06 / 286 متعلق به پیوندهای C-O یا C=O و پیک کوچک در تقریباً 65 / 288 الکترون ولت به دلیل پیوندهای C=O یا CO-H . همانطور که از جدول 5 می توان مشاهده کرد، نسبت اتمی نیتروژن نشأت گرفته از چرم طبیعی روی سطح نمونه بعد از روکش پلاسمای HMDSO %100 ، به صفر درصد کاهش پیدا کرد.
تفکیک منحنی پیک های Si 2p نیز می تواند برای بدست آوردن بینش بیشتر نسبت به پیوندهای شیمیایی موجود در نمونه ها، انجام شود.
شکل 7 پیک های Si 2p را برای نمونه های چرم طبیعی عمل نشده و روکش شده با پلاسما نشان می دهد.
پیک Si 2p نمونة عمل نشده فقط یک پیک در حدود 02 / 102 الکترون ولت دارد که مربوط به واحدهای Si3N4 می باشد. پیک Si 2p نمونه چرم طبیعی روک ششده با پلاسما نیز فقط یک پیک در حدود 101 / 85 الکترون ولت دارد که مربوط به واحدهای SiO یا SiO2 می باشد. این نتیجه می تواند به دلیل تشکیل لایه ای از ترکیب های جدید سیلیکون روی سطح نمونه از طریق روکش کردن پلاسما باشد.

شکل 7- پی کهای Si 2p برای ) a( نمونة عم لنشده و ) b( نمونة عم لشده با پلاسما با استفاده از %100 HMDSO .
شکل 7- پیک های Si 2p برای (a) نمونه عمل نشده و (b) نمونه عمل شده
با پلاسما با استفاده از %100 HMDSO .

نتیجه گیری
ما اصلاح سطحی بسترهای چرم طبیعی را از طریق پلیمریزاسیون پلاسمای ترکیب های مخلوط متفاوت HMDSO /تولوئن، ارائه کردیم. آبگریزی سطحی توسط واردکردن اتم های سیلیکون روی سطح چرم طبیعی بهبود یافت. تشکیل لایه ای از ترکیب های جدید سیلیکون روی سطح از طریق روکش کردن با پلاسما منجر به افزایش زاویه تماس و زمان جذب آب شد. بهبود قابل توجهی در خاصیت پا کشدن سریع لکه با شستشو در نمونه پلیمریزه شده با پلاسمای %100 HMDSO در مقایسه با نمونه عمل نشده مشاهده شد. کاهش در مقادیر انرژی آزاد سطح کل نمونه های چرم پلیمریزه شده با پلاسما در مقایسه با نمونه عمل نشده دلالت بر بهبود در آبگریزی سطح داشت.
نشاندن HMDSO با پلاسما در فشار کم، نتایج امیدوارکننده ای در بهبود خاصیت تمیزشوندگی آسان چرم طبیعی نشان داد. نشاندن یا روکش نمودن بوسیله پلاسما می تواند به عنوان یک روش عملیات سطحی زیست محیطی (اکولوژیکی) درمیان روش های مرسوم استفاده شود که در آنها از حلال ها و واکنشگرهای آلی برای آبگریزی سطح استفاده می شود.

گردآورنده: مسعود هاشمی – نساجی امروز

ویژگی های یک کفش چرمی مناسب و راحت

ویژگی های یک کفش چرمی مناسب و راحت

کفش چرمی جدای از زیبایی باید با دوام و راحت هم باشد.
مهم ترین وظیفه کفش چرمی حفاظت از پا و ممانعت از آسیب رسیدن به آن است ولی متاسفانه بسیاری از کفش ها به پا آسیب میرسانند.

کفش چرمی نامناسب یکی از علل مهم بسیاری از بیماری های پا است و می تواند در افراد کاملا سالم موجب بروز بیماری هایی مانند انحراف شست پا، سائیدگی شست پا، میخچه، انگشت چکشی و فرو رفتن ناخن در انگشت شود.

ویژگی های یک کفش چرمی مناسب و راحت
انتخاب کفش چرمی مناسب
کفش چرمی مهم ترین پوشاکی است که سالیانه برای خرید آن هزینه می‌شود. پای انسان، قلب دوم بدن اوست و مسلماً کفش هم به عنوان محافظ قلب دوم بدن، باید به اندازه کافی پا را از خطرات و آسیب‌های احتمالی مراقبت کند.
اما اگر کفش چرمی که خریده شده است، مناسب پا نباشد و به اصطلاح بعد از مدتی راه رفتن با کفش پاشنه پا، قوزک پا و یا زردپی پا درد بگیرد و آسیب ببیند. انتخاب کفش مناسب می‌تواند جلوی تمام این اتفاقات را بگیرد.
کفش چرمی استاندارد:
یك کفش چرمی استاندارد، سه مشخصه بارز دارد.
* کفش استاندارد باید جنس خوب داشته باشد.
* پاشنه استاندارد کفش بسیار مهم است.
* قالب و پنجه کفش باید استاندارد باشد.
اجزای کفش:
بهترین رویه برای كفش، همان رویه چرم طبیعی است.
– رویه کفش: رویه بیشتر كفش‌های موجود در بازار، از دو جنس مختلف است. آنها یا رویه‌ای از چرم طبیعی دارند یا از پلاستیک تهیه می ‌شوند. به تازگی هم بعضی از تولید كنندگان كفش، اقدام به زدن اسپری بوی چرم طبیعی به پلاستیکی كرده و خریداران را در انتخاب کفش چرمی با مشكل مواجه می‌ كنند.
چرم طبیعی، به علت دارا بودن منافذ طبیعی در بافتش، امكان تبادل هوا میان بیرون وداخل کفش چرمی را فراهم آورده و به اصطلاح، باعث تنفس پا می ‌شود. به همین دلیل ساده، بهترین رویه برای كفش، همان رویه چرم طبیعی است. رویه مصنوعی کفش به علت عدم تبادل هوا، باعث بوی بد پا و عرق كردن بیش از حد آن می ‌شود.
– زیره كفش : اغلب زیره كفش‌های موجود در بازار دو نوع است.
 ۱. زیره‌های کفش po، نسبت به pvc سبك ‌تر، راحت‌ تر و در برابر سایش مقاوم‌ تر بوده و دوام ‌شان بیشتر است. ظاهر این زیره‌ها، توپُر بوده و در حالت خم كردن، انعطاف‌ بیشتری دارند.
در هنگام خرید کفش، باید به این نكته دقت كرد كه كف زیره نباید صاف باشد، بلكه باید آج ‌دار بوده تا از لیز خوردن جلوگیری كند. توجه به استانداردهای پنجه كفش در انتخاب آن بسیار مهم است.
– قالب ‌بندی کفش چرمی:

از نظر قالب ‌بندی، فضای پنجه كفش باید طوری باشد كه به انگشت‌های پا فشار وارد نكند. كفش‌هایی كه پنجه آنها باریک است، باعث می ‌شوند، انگشت‌های پا در كفش روی هم بیفتند. این كفش‌ها، انگشتان پا را تحت فشار قرار داده و آنها را بد فرم می ‌كنند. این امر در خانم‌ها شایع‌تر است. به طوری كه انحراف شست پا در خانم‌ها، ۹ برابر آقایان است.

 ویژگی های یک کفش چرمی مناسب و راحت
تنه كفشکفش چرمی:
پوشيدن کفش چرمی نامناسب، تنگ و پاشنه بلند فقط به پاها آسيب نمي‏رساند، بلکه به زانو، کمر، استخوان‏هاي ستون فقرات و لگن هم آسيب وارد مي‏ کند.
مورد بعدی تنه كفش است كه در واقع چارچوب روی كفش بوده و دور پا را دربرمی ‌گیرد، كفش هم باید به راحتی در برابر فشارهای وارده، مقاومت كرده و شرایط آناتومیكی پا را حفظ كند. علاوه بر فاكتورهای استاندارد مربوط به جنس و ساختمان كفش، فاكتورهای دیگری نیز درباره خود افراد، صدق می ‌كند كه به همان اندازه اهمیت دارند.
 – فرم کف پا:
کف پای افراد معمولاً به ۳ شکل دیده می شود.
 كف پای قوس دار: اگر نواری باریك، پنجه پا و پاشنه را به هم وصل كند احتمالاً شما كف پای قوس دار دارید و از این رو مستعد پیچ خوردگی پا هنگام راه رفتن هستید.
 همیشه به دنبال خرید كفشی باشید كه كفی مناسبی برای پوشش دادن قوس کف پای شما داشته باشد و یا از كفی مناسب برای پای خود استفاده كنید.
  كف پای معمولی: اگر نواری كه پنجه و پاشنه پا را به هم وصل می كند، پهنای معمولی داشته باشد می توان كف پای شما را ایده آل دانست و این بدین معنی است كه پای شما استعداد پیچ خوردگی به سمت داخل یا خارج را ندارد. یك كفش خوب و معمولی انتخاب مناسبی برای شماست.
  كف پای پهن: در این نوع كف پا خیلی كم قوس وجود دارد و اغلب پاشنه ی پا، تحت فشار شدید قرار می گیرد. این افراد معمولاً هنگام راه رفتن دچار پیچ خوردگی داخل پا می شوند. پس نوعی از كفش را انتخاب كنید كه شست پای شما را به خوبی حمایت كرده و تحت فشار قرار ندهد.
خطر کفش ‏های پاشنه بلند: گاهی وقت‏ها خانمها با پوشيدن يک کفش پاشنه بلند آن قدر از بلند قد شدن کاذب و موقت احساس رضايت مي‏ کنند که يادشان مي‏رود پوشيدن اين کفش ممکن است به سلامتي شان آسيب برساند.
 ضمن اينکه پوشيدن کفش نامناسب، تنگ و پاشنه بلند فقط به پاها آسيب نمي‏رساند، بلکه به زانو، کمر، استخوان‏هاي ستون فقرات و لگن هم آسيب وارد مي‏ کند.
وقتي شما کفش پاشنه بلند می ‏پوشيد، کمر برای جبران فشار وارد شده به پاها، قوس زيادي به خود مي‏ گيرد و از حالت طبيعي خارج مي‏ شود. در اين حالت فشار زيادي به ديسک‏هاي بين مهره‏اي ستون فقرات و مفصل زانو وارد مي ‏شود. مقدار اين فشار به ارتفاع پاشنه ی کفش بستگي دارد و هر چه پاشنه کفش بلندتر باشد، فشار بيشتري به عضلات، استخوان‏ها و مفاصل وارد مي‏ شود.
در مقايسه با کفش‏ های پاشنه کوتاه، کفشی با پاشنه‏ای حدود ۲/۵ سانتي ‌متر ۲۲ درصد، کفشي با پاشنه ۵ سانتي ‌متر ۵۷ درصد و کفشی که پاشنه ۸ سانتي ‌متري دارد ۷۶ درصد به ديسک‏هاي بين مهره‏اي و زانو بيشتر فشار وارد مي‏ کند.
 کفش‏هاي پاشنه بلند، عضلات پشت ساق پاها را فشرده و منقبض مي ‏کنند و عمليات خون‌رساني در اين عضلات را مختل مي‏ کنند. همچنين کفش‏هاي تنگ و پاشنه بلند پوست پا را از حالت طبيعي خارج کرده و پس از مدتي آن را ضخيم کرده و پينه ايجاد مي‏ کنند. پينه ‏هاي پا، اغلب دردناک بوده و پا را بد شکل مي ‏کنند.
راهنمای خرید کفش:
اما چه نکاتی را باید در مورد خرید کفش باید دقت کرد که به ترتیب آنها را بررسی می‌کنیم.

۱. جنس کفش چرمی باعث می‌شود که پای انسان کمتر عکفشرق کند.

برای کسانی که عاشق کیفیت کفش هستند، کفش چرمی انتخاب ایده آل است. بهترین جنسی که می‌توان از آن کفش تولید کرد، همین چرم است. کفش چرمی باعث می‌شود که پای انسان کمتر عرق کند. با دوام تر است و با واکس زدن، بسیار براق و زیبا می‌شود. در نتیجه انتخاب اول همه کفش چرم است.
اما کفش چرم، قیمت بالایی دارد، برای همه کار مناسب نیست و صرفاً بهتر است برای برنامه‌ها و مهمانی‌های رسمی از کفش چرم استفاده کرد. برای برطرف کردن این مشکل بهتر است، چند مدل کفش با متریال‌های دیگر هم استفاده کرد. بدترین نوع کفش، کفش ‌های پلاستیکی هستند.
این مسئله مخصوص کفش ‌های ورزشی نیست. کفش ‌های ورزشی هم از پلاستیک در خود استفاده می‌کنند. اما کفش ‌های غیرچرم که تمایل دارند ظاهر چرمی داشته باشند، از جنس پلاستیک استفاده می‌کنند. بزرگترین آسیبی که می‌توان به پا وارد کرد، استفاده از کفش ‌های پلاستیکی است.
کفش ‌های کتانی و پارچه ای، بهترین گزینه برای پوشیدن هستند. وزنشان کمتر است و در هنگام پیاده روی و کارهای مشابه، بدن و پا را خسته نمی کند.
 ۲. پاشنه کفش
کفش پاشنه بلند باعث می شود پا راحت تر پیچ بخورد.
کمردردها و دردهای پا، تا حد زیادی به پاشنه کفش بستگی دارند. پاشنه کفش بلند باعث می‌شود که پا راحت تر پیچ بخورد. ممکن است در یک مهمانی ساده اتفاقی برای شما نیافتد، اما بعد از گذشت مدت زمان کوتاهی، کفش پاشنه بلند باعث کمردرد، پادرد، انحراف کمر، انحراف شست پا و بیرون زدن استخوان کناری پا خواهد شد. انگشتان کم کم روی هم سوار می‌شوند و  کم کم شکل و فرم پا تغییر می‌کند.
پاشنه کفش بهتر است کمتر از یک سانت پاشنه داشته باشد. در این صورت، پا حالت متقارن و متعادلی به خود می‌گیرد. کم تر برای حفظ تعادل به انگشت‌های جلو فشار وارد می‌کند و باعث می‌شود که کمر نیز تلاش کمتری برای ثابت نگه داشتن و راست ایستادن بکند.
برای آزمایش این موضوع بهتر است کمی روی پنجه‌های پای خود راه بروید. بعد از مدتی احساس درد شدید در انگشتان و سینه پا ایجاد می‌شود که با گذاشتن پاشنه پا روی زمین، این فشار قطع می‌شود. کفش پاشنه بلند هم چنین فشاری به پا وارد می‌کند.
 ۳. ساق کفش
کفش بچه گانه:
برای کودکان بهتر است از کفش ساق بلند استفاده کرد.
بیشتر کفش ‌های مرسوم در بازار دارای ساق نیستند. به دلیل این که هزینه اضافه بر گردن تولید کننده خواهد گذاشت و معمولاً هم خریداران به داشتن ساق پا توجهی نمی کنند. ساق کفش باعث می‌شود که کفش سخت تر پوشیده شود و حالت پایین شلوار را بدفرم نشان بدهد.
بیشتر کسانی که از کفش ساق بلند استفاده می‌کنند، این کفش را برای ورزش و پیاده روی زیاد استفاده می‌کنند. زیرا در خستگی پا، باعث جلوگیری از پیچ خوردن و انحراف پا می‌شود. یا اگر هم برای کفش رسمی از کفش ساق بلند استفاده می‌کنند، کفش را با دامن یا لباس مجلسی استفاده می‌کنند که قرار نیست شلوار روی آن را بگیرد.
برای کودکان بهتر است از کفش ساق بلند استفاده کرد. زیرا کودکان هنوز برای راه رفتن، نیاز به مراقبت از پاهای خود دارند و زودتر خسته می‌شوند.  بنابراین اگر از کفش ساق بلند استفاده کنند، دیرتر خسته  می‌شوند و کمتر احتمال آسیب دیدگی پاهای کوچکشان وجود دارد.