رقابت صنعت چرم ایران
هنگامی که از پل ساموئلسن برای معرفی یک قانون «واقعی» و «شایسته » سئوال می شود، وی از مزیت نسبی» نام می برد. دلیل این انتخاب را می توان از یک سو در مبانی این نظریه و از سوی دیگر در کاربرد گسترده آن جستجو کرد.(صنعت چرم)
تجارت بین الملل از شاخه های اصلی علم اقتصاد و از طرف دیگر از کلیدی ترین حوزه های سیاستگذاری است، و بی تردید مفهوم «مزیت»، شالوده اصلی آن را تشکیل می دهد.
اما مفهوم مزیت که در پی تبیین واقعیات تجارت در عرصه جهان است، به دنبال تحول در شرایط تجارت جهانی، تکوین یافته تا قدرت تبیین خود را حفظ کند. مزیت نسبی» که خود تکوین یافته نظریه «مزیت مطلق» بود، به مزیت نسبی پویا» و سرانجام به مزیت رقابتی، تحول یافت تا بتواند واقعیات تجاری بین کشورها را توضیح دهد.
در همین راستا، شاخص های اندازه گیری مزیت محصولات قابل تجارت کشورهای ظهور و کاربرد یافتند، چرا که در نهایت هر طرف تجارت باید می دانست که چه محصولی را تولید و صادر و چه محصولی را وارد کند؟
این سئوال با سئوال دیگری کاملتر می شود و آن اینکه منبع یا منابع تعیین مزیت کدامند؟ شاخص های اندازه گیری مزیت که متناسب با رشد نظریه مزیت بسط پیدا کرده اند، به این سئوال ها در حوزه عمل پاسخ داده و میدهند.
دسته ای از این شاخص ها چون شاخص هزینه منابع داخلی (DRC) و یا مزیت نسبی آشکار شده (RCA) که از جمله شاخص های سنتی اندازه گیری مزیت هستند، سئوال اول را پاسخ می دهند و دسته دیگر از شاخص ها چون شاخص نقشه ریزی تجاری (TM) و شاخص سهم پایدار بازار (CMS) که جزو شاخص های نوین هستند، به گونه ای به سئوال دوم هم پاسخ می دهند.
مقاله حاضر به بررسی مزیت صنعت چرم ایران می پردازد. با توجه به اطلاعات قابل دسترسی، شاخص های مزیت برای زنجیره این صنعت شامل پوست، چرم و محصولات چرمی اصلی (کفش و پوشاک چرمی) محاسبه شده اند و ضمن ارزیابی مزیت، منابع آن نیز بررسی می شوند. مقاله از چهار بخش تشکیل شده است، بعد از مقدمه، در بخش اول به طور خلاصه تحول نظریه مزیت ارائه می شود. در بخش دوم مقاله شاخص های DRC
TM ، RCA و CMS، برای صنعت چرم محاسبه و ارائه می شوند و سرانجام مقاله با یک جمع بندی به پایان برده می شود.
در این مقاله مزیت صنعت چرم و محصولات چرمی ایران ارزیابی شده است. به این منظور شاخص های مزیت شامل DRC، RCA، TMو CMS برای پوست، چرم و محصولات چرمی (کفش و سایر پوشاک چرمی) محاسبه شده اند.
نتایج حاصل از محاسبه شاخص ها نشان می دهد که ایران در صدور پوست (ماده اولیه اصلی صنعت چرم) برای دباغی دارای مزیت است البته چون سیاست کشور جایگزینی صدور این ماده با محصولات دارای ارزش افزوده بالاتر است، شاخص های مبتنی بر اطلاعات تجاری بیانگر خروج تدریجی کشور از بازار پوست است.
بر حسب شاخص DRC (هزینه منابع داخلی)، کشور در زمینه چرم دارای مزیت بالقوه است و شاخص RCA (مزیت نسبی آشکار شده) نشان می دهد که در سال های اخیر این مزیت به فعل در آمده و ایران در صدور چرم دارای مزیت نسبی شده است.
شاخص TM (نقشه ریزی تجاری) نشان می دهد اگر چه کشور در گروه برندگان بازار چرم قرار گرفته است ولی بازار چرم در جهان در سال های اخیر رو به افول است. در این صورت شناخت بازارهای صادراتی و اعتلای عوامل تعیین کننده مزیت رقابتی اهمیت مضاعف می یابند.
تحلیل شاخص CMS (سهم بازار پایدار) نشان می دهد که مزیت کشور در بازار چرم پایدار نیست، این امر علاوه بر رو به افول بودن بازار این محصول در سال های اخیر به انتخاب نامناسب بازارها و اثر رقابتی منفی بر می گردد.
در زمینه محصولات چرمی اگرچه شاهد رشد صادرات هستیم، اما هنوز RCA کوچکتر از یک است، لذا کشور فاقد مزیت نسبی است. شاخص TM نشان می دهد که بازار این نوع محصولات روبه افول و در نتیجه رقابت در آن دشوار است. شاخصCMS نیز برای بیشتر بازارهای صادراتی منفی است.
در مجموع اگرچه صادرات صنعت چرم کشور دارای رشد است اما تا رسیدن به مزیت پایدار و رقابتی به ویژه در محصولات با ارزش افزوده بالاتر فاصله دارد. پیمودن این فاصله مستلزم توجه به عوامل تعیین کننده مزیت رقابتی چون فناوری، تحقیق و بازاریابی است.
برای دانلوئ فایل بر روی لینک زیر کلیک کنید