تاريخچه – انسانهاي نخستين به منظور بقاء نسل، اجباراً دست به شكار حيوانات ميزدند. پوست نيز جايگاه ويژه اي داشته است.
چراكه اين فرآورده داميبهترين وسيله پوشش انسانها براي جلوگيري از خطرات گوناگون بوده است. اين نوع استفاده از پوست را ميتوان منصوب به عصر يخبندان (با تاريخچه ای پانصد هزار سال قبل) دانست.
در ابتدا بشراوليه از استخوان و سنگهاي تيز به منظور از بين بردن گوشتهاي اضافي و ضايعات پوست استفاده ميكرد. ولي بزودي به فساد پذيري سريع اين نوع پوستها در مقابل انواع ميكروبها و باكتري ها پي برد. بعدها مبادرت به خشك كردن پوست در برابر آفتاب يا آتش كرد. كه بازهم پوستي شكننده و غير قابل استفاده بدست ميآورد. تا اينكه سرانجام متوجه فوائد عصاره هاي گياهي براي جلوگيري از فساد پوست گرديد.
مصريان قديم از حدود 2500 سال قبل از ميلاد، از تركيبات معدني آرد شده مانند املاح آلومينيوم و دانه هاي مازو براي ساخت چرم استفاده ميكردند. يونانيان و روميها، از پوست و برگ درختان كاج و صنوبر استفاده ميكردند .
با توجه به اين نكته بسيار مهم كه تاريخچه صنعت چرمسازي در طي زماني بسيار طولاني به تكامل خود رسيده و تجربيات فراواني را پشت سر گذارده است. از زمانهاي قديم پوست به عنوان يكي از صنايع دستي حاصل از مهارت بشر هم مورد استفاده و هم مورد توجه و ستايش بوده است.
مواد اوليه پوست براي افراد شكارچي آن زمين كه هنوز دوره كشاورزي را آغاز نكرده بودند و از نظر شرايط محيطي نيازمند به اسب بودند، به راحتي قابل تهيه بود. احتياجات شديد آنها باعث گرديد تا پوست را به گونه اي نرم نمايند كه علاوه بر خشكي، در مقابل فساد نيز پس از بارها خيس شدن از مقاومت كافي برخوردار باشد.
اطلاعات باستانشناسان هنوز به درستي نتوانسته اند تاريخچه قدم هاي ابتدايي را كه انسان هاي اوليه در تبديل پوست برداشته اند، بجز شواهدي مبني بر دود دادن همراه با ماليدن روغن و مغز حيوان به داخل پوست و ساخت چرمهاي بسيار خام را ارائه دهند.
البته عمليات و كارهاي مختلفي كه روي پوست به صورتهاي مختلف انجام ميگرفت و باعث اصلاح نرمي و كاربرد بهتر آن ميگرديد نيز ميتوانست از جنبه هاي تكميلي محسوب شود. مردم غارنشين در رابطه با اعتقادات مذهبي خود براي حيوانات و پوست آنها و همچنين شكل نهايي محصول ساخته شده از پوست اهميت خاصي قائل بودند.
قرنهاي 12-10 ميلادي را بايد تاريخچه قرون تحولات چرم سازي دانست. زيرا در اين دوره صنعت چرمسازي با توجه به پيشرفت تكنيك در كشورهاي اروپائي (از جمله انگلستان) توانسته بود منابع تجاري بسياري را به همراه داشته باشد،
در قرون وسطي كه بتدريج دستجات صنعتي تشكيل ميگرديد، جامعه دباغان نيز بوجود آمد و انواع چرم براي مصارف گوناگون طبقه بندي گرديد.
از قرن هفدهم ميلادي بعلت احتياج شديد مردم به فرآورده هاي چرمي، اين صنعت به شكل نو و پراهميت و گسترده به مردم شناسانده شد و عمليات فراواني براي تسريع كار در صنعت چرمسازي پديد آمد و مواد شيميايي كوناگون و كامل تر، ماشين آلات پيچيده تر و از همه مهمتر افراد باتجربه و مطلع پا به عرصه اين صنعت گذاردند و امروزه دانشگاهها با فارغ التحصيلان
در رشته صنعت چرم در اقصي نقاط جهان در پيشبرد اين صنعت فعاليت دارند و اطلاعات و گزارش هاي متنوع از طرف سازمانها و مؤسسات مختلف جهت ارائه آخرين اطلاعات تكنيكي، آماري و … منتشر ميشود كه خود بيانگر اهميت و پيشرفت اين صنعت در قرون اخير ميباشد.
در تاريخچه ايران نيز از ديرباز استفاده از انواع مختلف پوست و چرم مرسوم بوده و براي مصارف مختلف مورد استفاده قرار ميگرفته است.
در كشور ما نيز بتدريج روشهاي ابتدائي براي تبديل پوست به ماده اي كه مقاومت بيشتري را در برابر عوامل مختلف دارا باشد كشف و از اين طريق ماده اي مقاومتر از پوست معمولي بدست آمد.
از جمله روشهاي ابتدايي در اين مورد تاريخچه پوست ميتوان دود دادن پوست، روغن ماليدن و استفاده از زاج و نظاير اينها را نام برد.
پس از اينكه امكان تبديل پوست به چرم حاصل گرديد مورد استفاده آن نيز گسترش يافت و چرم علاوه بر مصارف قبلي نظير پوشش بدن، زيرانداز، تهيه چادر، حمل و نقل آب و مايعات ديگري نظير شير و دو در مشكهايي كه از پوست حيوانات تهيه ميشد، براي تهيه انواع كتيبه ها، پرچم، لوازم و البسه رزميمورد استفاده قرار گرفت.
پيدا شدن روشهاي تبديل پوست به چرم در واقع تحولي عظيم بود كه از اين طريق امكان استفاده از پوست بعنوان ماده اي غير قابل فساد و تجزيه ناپذير بوجود آمد و با توجه به مصارف مختلفي كه در مورد پوست وجود داشته و روزبروز نيز ميزان اين مصارف افزايش مييافت.
پوست بعنوان ماده اي ارزشمند خريد و فروش گرديد. و از زمان صفويه صدور پوست به كشورهايي نظير روسيه و عثماني در سطح وسيعي شروع شده و همه ساله پوست درصد قابل توجهي از اجناس صادراتي كشورمان را تشكيل ميداده است .
چند سال پس از سقوط سلسله قاجاريه شهر تبريز شاهد نمايش پيشرفت تكنولوژي غرب در زمينه چرمسازي بود.
اولين كارخانه بصورت ماشيني با روشهاي نو و بكارگيري علوم مختلف در سال 1308 هجري شمسي در تبريز بنام «چرمسازي ايران» تاسيس و بعداً «چرم خسروي» بصورت واحدي مدرن در سال 1310 ه.ش در تبريز با 600 نفر كارگر شروع به كار نمود. و با تاسيس چرم سازي «اردشير يگانگي» در همدان و شركت سهاميميشن در تهران، ساير كارخانجات صنعتي در تهران و تبريز شروع به كار نمودند.
اولين كارخانه سالامبور سازي ايران در تبريز با نام كارخانه «سالامبور سازي وهاب زاده» در سال 1315 (قبل از جنگ جهاني) توسط آقاي «وهاب زاده» و با كارشناسي يك متخصص يوناني با نام «گاليف رولي» تاسيس شد.
عدم نياز به دستگاههاي پيچيده و گران قيمت و فراواني و ارزاني مهمترين ماده اوليه سالامبور سازي يعني پوست سبك باعث پيدايش كارخانه هاي سالامبور سازي بيشماري گرديد. هركس قطعه زميني مييافت و يك چهارديواري ميساخت، با كندن يك حوضچه و بكارگيري يك درام شروع به ساخت سالامبور مينمود.
به مرور زمان و طي سالهاي 1330 تا 1350 كارخانجات متعدد ديگري در ايران ساخته شد كه اكثراً سنتي و بدون تخصص كافي فقط بر اساس يادداشتها و دستورالعمل هاي خارجي و با استفاده از تجربه موروثي بكار ادامه ميدادند و فكر ايجاد كارخانجات چرم سبك بدليل پوشش نويني كه در سال 1315 به پوست سبك داده شده بود (سالامبور) در افكار عموميبوجود نميآمد و شكل نميگرفت تا اينكه در سال 1350 اولين كارخانه مستقل چرم سبك به نام چرم ملي ايجاد و شروع به كار نمود.
دو سال بعد يعني در سال 1352 سازمان گسترش و نوسازي صنايع ايران مأموريت يافت تا طرحهايي را در زمينه چرم سبك در نقاط مختلف كشور پياده نمايد.
سازمان مذكور با ايجاد شركتي بنام شركت صنايع پوست و چرم ايران و با همكاري گروهي از مهندسين مشاور مبادرت به احداث چند كارخانه در نواحي مختلف كشور از جمله خراسان و لرستان نمود و در حاليكه تلاش داشت طرحهاي ديگري را در اين زمينه پياده نمايد از حركت بازماند.
همچنين بعد از سال 1352 و به توسط بانك توسعه كشاورزي دو طرح چرم سبك در شيراز (چرمينه) و اردبيل (چرم مغان) اجرا گرديد و نيز در جوار همين طرحها كارخانه ويژه اي براي ساخت خز و پوشاك حاصله از آن در استان مازندران به نام خزرخز بوجود آمد كه توانستند مقداري از پوست هاي داخلي را به چرم تبديل نمايند.
بعد از پيروزي انقلاب اسلاميو از سال 1358 تاكنون فكر ايجاد كارخانجات چرم سبك بيشتر شكل گرفت و طرحهاي زيادي توسط وزارت صنايع مورد بررسي قرار گرفت.
شايان ذكر است با پيشرفت تاریخچه صنعت چرم، نحوه ساخت چرم نيز در ايران تغيير كرده و چرم سازي در قالبي پيشرفته و صنعتي مطرح گرديد و كارخانه هاي مدرنيزه و پيشرفته نيز در اين زمينه احداث گرديد.
اما شكل دهي به كارخانه هاي مدرن و تازه تاسيس شده اكثراً بر اساس استفاده از پوستهاي سنگين به عنوان ماده اوليه و تهيه چرمهاي رويه گاوي و زيره طرح ريزي شده است كه با توجه به چنين طرح ريزي هايي امروزه ماده خام اكثر كارخانه هاي چرم سازي كشور را پوست هاي سنگين تشكيل داده و اين كارخانه ها در توليد چرمهاي سنگين فعاليت داشته و در اين طرح ريزي ها توجه بسيار كميبه پوست هاي موجود كشور بوده و به ويژه ميزان پوستهاي سبك كشور اصلاً مدنظر نبوده است.
بايد توجه داشت كه تعداد دامهاي سبك كشور به مراتب بيشتر از دامهاي سنگين بوده و نهايتاً تعداد پوست هاي سبك حاصل از كشتار سالانه خيلي بيشتر از سنگين داخلي بوده و پوست هاي سبك نسبت به سنگين از رقم بالايي برخوردار ميباشند.
چرم سبك در بسياري از كشورها توليد ميشود ولي آنچه كه در كشورهاي مختلف با يكديگر متفاوت است تاريخچه و مرغوبيت پوست است و همين امر يعني بالا بودن مرغوبيت پوست گوسفندي كشورمان يكي از دلايل شهرت آن در سطح جهاني ميباشد.
چرم گوسفندي در ايران از تاريخچه و كيفيت بسيار بالايي برخوردار ميباشد و داراي انسجام و استحكام بالايي است. اين نوع پوست عمدتاً در زمينه تهيه چرم لباس مورد استفاده قرار ميگيرد.
ولي فقط مراحل اوليه لش گيري آن يعني كثيف ترين و پرزحمت ترين مرحله آن در ايران انجام ميشود و پس از اين مرحله سالامبور (سالانبور) حاصل ميگردد كه از نظر مرغوبيت توسط متخصصين (سورت چي) درجه بندي ميگردد و به خارج از كشور صادر ميشود.
در سالهای اخیر نیز تولید انواع چرم دیگر حیوانات انچام می شود که می توان به چرم تولید شده از شترمرغ اشاره کرده که در این سالهای اخیر به چرم محبوب بین مردم تبدیل شده است.